تیرچه بتنی در بسیاری از سازهها کاربرد دارد و میتوان آنها را در سقفهای تیرچه بلوک ساختمانهای زیادی مشاهده کرد. این تیرچهها را میتوان در ساختمانهای مسکونی و تجاری استفاده کرد. تیرچه در کارخانه ساخته میشود و به محل پروژه حمل شده و در سقف کارگزاری میشود. در زمان ساخت تیرچه باید استانداردها رعایت شده و از بتن و میلگردهایی استفاده شود که مطابق قوانین باشند تا بتوانند الزامات طراح را برآورده کنند.
در زمان حمل تیرچه بتنی به کارگاه ساختمانی و جابجایی آنها و نصب در سقفها، باید به گونهای باشد که ضربهای به تیرچهها وارد نشود و بتن ترک نخورد. در صورت ترک خوردن، مقاومت تیرچه کم میشود و نمیتوان از آن در سقف استفاده کرد. زمانی که تیرچهها از کامیونهای حمل تخلیه میشود، نباید آنها را به زمین انداخت، این کار باعث ترک خوردن بتن میشود.
در سقفهای تیرچه بلوک میتوان از دو نوع تیرچه استفاده کرد. در برخی از سازهها طراح سقف را با استفاده از تیرچه فولادی طراحی میکند و سقف برخی از ساختمانها با استفاده از تیرچه بتنی ساخته میشود. میتوان در طیف وسیعی از ساختمانها با کاربردهای متنوع از سقف تیرچه بلوک استفاده کرد. برای به دست آوردن مقاومت بیشتر میتوان تیرچههایی با مقاومتی بیش از مقاومت تیرچه استاندارد ساختمان را سفارش داد. در برخی از ساختمانها برای به دست آوردن مقاومتی بیشتر فاصله میان دو تیرچه کمتر در نظر گرفته میشود. فاصله میان دو تیرچه نباید از استانداردها بیشتر شود.
مقاله حاضر به بررسی شایستگیها و میزان افتادگی سقفهای تیرچه کرومیت و استروفیوم در سازههای بتنی میپردازد. از آنجا که در بسیاری از ساختمانها و بناها، کرومیت و استروفوم مورد استفاده در سقفها، مواردی در اجرای آنها وجود دارد، باعث میشود تا از مزایا و معایب آن در زمان ساخت اطلاعاتی داشته باشید.
به طور کلی، تیرچههای پیش ساخته کرومیت با بلوکهای سفالی و بتن، اگر به درستی طراحی، محاسبه و اجرا شوند، به دلیل ضخامت بلوکهای سقفی، لرزش کمتری نسبت به سقفهای بتنی درجا و کامپوزیت دارند. اما این یک موضوع کلی بوده و در شرایط مختلف، متفاوت است. به عنوان مثال، لرزش سقفهای کامپوزیت در مواردی که هر دو تیرچههای اولیه و فرعی در حین بتنریزی در بتن قرار گیرند، بسیار کمتر خواهد بود.
لرزش سقفها با بلوکهای سبک قدیمی و تیرچه کرومیت پیش ساخته از جنس کامپوزیت نیز نسبت به سایرین از این نوع، کمتر است و این به دلیل وجود مادهای به رنگ سفید در پلیمر پلی استایرن است که عایق رطوبت، گرما و عایق صوتی بوده که در کارخانههای پتروشیمی تولید میشود، خواهد بود.
این ماده در وزن حجمی بسیار کمی (1.04 تا 1.09 گرم در سانتی متر مکعب) در درجهبندی مختلف ریز و درشت وجود دارد که به شکل گرانول، ورق و بلوک با اندازه و ضخامتهای مختلف یافت میشوند. برش آنها با دستگاههای برش یا با سیم داغ کار سادهای است. در این مطالعه سقفهای کرومیت و استروفیوم بررسی شده و مزایا و مضرات آنها در سازههای بتنی با سقف تیرچه مورد بررسی قرار گرفته است.
معرفی سقفهای ساخته شده با تیرچه
امروزه انواع متریال مورد استفاده برای ساخت و سازها وجود دارند، برخی از سازهها به شکل ساختمانهای اسکلت آهنی و برخی دیگر بتنی هستند. روشهای مختلفی برای اجرای سقفها از قبیل تیرچههای بتنی پیش ساخته، تیرچه فولادی کرومیت با کامپوزیت و سقف ساخته شده با تیرچهها با استروفیوم وجود دارد و هر کدام دارای مزایا و مضراتی هستند، که در این سری از مقالهها به طور کامل درباره آنها ذکر شده و مباحث مربوط به آنها ارائه خواهد شد.
کیفیت مواد نقش مهمی در ساختارهای پیشساخته دارد که بعدا به آنها خواهیم پرداخت. ابتدا گفته میشود که در فرآیند تولید تیرچههای کرومیت، مخصوصا فرآیند جوشکاری از مهمترین مواردی است که در هنگام بررسی دیداری قابل مشاهده خواهد بود. علاوه بر جوشکاری، موارد مختلفی در کیفیت آنها وجود دارد، مانند همپوشانی زیگزاگ، ابعاد جوشکاری و فواصل جوشکاری، مراحل زیگزاگی بر اساس محاسبات، کنترل دمای محیط و بررسیهای جوشکاری منظم، که همه قابل ذکر است. بنابراین یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده تیرچهها، جوشکاری نادرست آنها است.
استفاده از جوشکاری تک فاز که در بسیاری از کارگاههای غیر مجاز بسیار رایج است که این امر باعث بی ثباتی جوش میشود. همچنین افزایش بیش از حد آمپر جوش باعث ذوب شدن نقطه جوش شده و باعث کاهش قابل توجه در مقاومت تیرچههای جوش خورده میشود. مشکل شایع دیگر در هنگام آماده سازی تیرچههای کرومیت، عدم کفایت در فواصل جوش، همپوشانی نامناسب زیگزاگها، عدم توانایی جوشکاری زیگزاگ در گوشههای فوقانی، یا عدم کفایت طول جوشکاری زیگزاگ، وصله نامناسب قطعات، غیر سازگاری جوش با مرحله زیگزاگی و حتی عدم دقت در هنگام تقویت میلگردها است.
با توجه به عرض بیشتر بلوکهای استروفیوم امکان قرارگیری آنها در سقف تیرچه کرومیت قابل قبولتر است، همچنین به دلیل بتن ریزی چندین سقف ساختمانی به طور همزمان، در صورت شکستن بلوک در طبقات بالاتر، تعداد شکستهای بعدی در طبقات پایین به ترتیب افزایش مییابد، که نیاز به تهیه مصالح را بیشتر میکند.
مقاله حاضر به بررسی شایستگیها و میزان افتادگی سقفهای کرومیت و استروفیوم (Styrofoam) در سازههای بتنی میپردازد. از آنجا که در بسیاری از ساختمانها و بناها، کرومیت و استروفوم مورد استفاده در سقفها، باید با توجه به الزامات آنها اجرا شود، هر کدام از آنها مزایا و روش اجرایی خاصی دارند که باید به آن توجه کافی شود. به طور کلی، تیرچه پیش ساخته به صورت اتصال کوتاه با بلوکها در سقفهای ساخته شده با کرومیت و بتن، در صورت طراحی، محاسبه و اجرای صحیح، به دلیل ضخامت بلوکهای سقفی، لرزش کمتری نسبت به سقفهای ساخته شده با بتن و کامپوزیت دارند.
اما این یک موضوع کلی است و در شرایط و کاربری مختلف متفاوت هستند. به عنوان مثال، لرزش سقفهای کامپوزیت در مواردی که زیر هر دو تیر اولیه و فرعی در حین بتن ریزی قرار گیرند، بسیار کمتر خواهد بود. لرزش سقفهای ساخته شده با بلوکهای سبک قدیمی و تیرهای پیش ساخته بتنی از جنس استیل کامپوزیت نیز نسبت به سایرین از این نوع کمتر است. ساخت سقف و اجرای پلیمر پلی استایرن باعث میشود تا این سقفها عایقی در برابر رطوبت، گرما و عایق صوتی باشند که این ماده در کارخانههای پتروشیمی تولید میشود.
این ماده در وزن حجمی بسیار کمی (1.04 تا 1.09 گرم در سانتیمتر مکعب) در درجهبندی مختلف ریز و درشت وجود دارد که به شکل گرانول، ورق و بلوک با اندازه و ضخامتهای مختلف قابل اجرا است. قطع آن با دستگاههای برش یا با سیم داغ کار سادهای است. در این زیر نکاتی در موردسقفهای کرومیتو استروفیوم آورده شده و مزایا و مضرات آنها در سازههای بتنی مورد بررسی قرار گرفته است.
معرفی سقفهای کرومیت در سازههای بتنی
امروزه انواع متریال برای ساخت و سازها مورد استفاده قرار میگیرد، برخی از آنها به شکل ساختمانهای اسکلت فلزی و برخی دیگر با استفاده از بتن ساخته میشوند. روشهای مختلفی برای اجرای سقفها از قبیل تیرچههای بتنی پیش ساخته، تیرچه فولادی، کامپوزیت با تیرچه کرومیت و تیرچه با استروفیوم وجود دارد و هر کدام دارای مزایا و مضراتی هستند، در این سری از مقالهها به طور کامل ذکر شده و مباحث مربوط به آن ارائه خواهد شد.
کیفیت مواد نقش مهمی در ساختارهای این سقفها دارد که بعدا به آنها خواهیم پرداخت. فرآیند تولید تیرچههای کرومیت خصوصا فرآیند جوشکاری آنها از مهمترین مواردی است که در مقاومت تیرچه نقش مهمی دارد و باید به آن توجه ویژهای شود. علاوه بر جوشکاری، موارد مختلفی در کیفیت این تیرچهها نقش دارند، مانند همپوشانی زیگزاگ، ابعاد جوشکاری و فواصل جوشکاری، مراحل زیگزاگی بر اساس محاسبات، کنترل دمای محیط و بررسیهای جوشکاری منظم، که همه قابل توجه است.
بنابراین یکی از مهمترین عوامل تهدیدکننده تیرچهها جوشکاری نادرست آنها است. استفاده از جوشکاری تک فاز در بسیاری از کارگاههای غیر مجاز بسیار رایج بوده که این امر باعث بی ثباتی جوش میشود. همچنین افزایش بیش از حد آمپر جوش باعث ذوب شدن محل جوش شده و کاهش قابل توجهی در مقاومت تیرچههای جوش خورده به وجود میآورد.
مشکلات شایع دیگر در هنگام آماده سازی تیرچههای کرومیت، عدم رعایت در فواصل جوش، همپوشانی نامناسب زیگزاگها، عدم توانایی جوشکاری در زاویههای تنگ زیگزاگ در گوشههای فوقانی، یا عدم رعایت طول جوشکاری زیگزاگ، وصله نامناسب قطعات، رعایت نکردن محاسبات اولیه در مرحله زیگزاگی و حتی عدم دقت در هنگام تقویت خواهد بود. با توجه به عرض بیشتر بلوکهای استروفیوم امکان قرارگیری آنها در سقفهای کرومیت قابل قبولتر است، همچنین به دلیل بتن ریزی چندین سقف ساختمانی به طور همزمان، امکان شکستن بلوک در طبقات بالاتر، تعداد شکستهای بعدی در طبقات پایین به ترتیب افزایش مییابد، که نیاز به تهیه بلوکهای بیشتری است.
بلوکی که در سقف خانههایی که با استفاده از تیرچه بلوک ساخته میشوند، قطعهای پیش ساخته و توخالی است که بین دو تیرچه قرار میگیرد و نسبت به ضخامت سقف و فاصلهای که تیرچهها نسبت به همدیگر دارند، دارای ابعاد مختلفی هستند. بلوکها نسبت به موادی که از آنها ساخته میشوند، انواع گوناگونی دارند و موادی که در ساخت بلوک مورد استفاده قرار میگیرند باید به گونهای باشند که بر روی بتن اثر شیمیایی نداشته باشند. استانداردهایی در انجمن تیرچه و بلوک تعیین شده که محصولاتی که در سازهها استفاده میشوند، باید مطابق این استانداردها باشند.
بلوک به عنوان قالب دائمی مورد استفاده دارد و پس از اجرا در سقف باقی میماند و بتنریزی سقف بر روی آن انجام میشود. سطح زیرین بلوک باید صاف باشد تا بتوان بر روی آن عملیات نازککاری زیر سقف را انجام داد و تیغههای آن برای تقویت مقطع بلوک مورد استفاده دارند. مقاومت بلوکها در مقاومت سقف محاسبه نمیشود و از آنها برای قالب دائمی و یکی از مصالح پر کننده استفاده میشود. با این حال بلوکها باید بتوانند ضربهها و نیروهای به وجود آمده از حمل و نقل و عبور و مرور را در زمان بتنریزی تحمل کنند.
بلوک سفالی مورد استفاده در سقف تیرچه بلوک
این نوع از بلوک به صورت توخالی تولید میشود و دارای اندازههای مختلفی است. برای ساخت این نوع از بلوک از خاک رس استفاده میشود که نوع خاک رس باید مطابق استانداردها باشد. عرض بلوک بین 20 تا 25 سانتی متر بوده و وزن آنها از 3 تا 12 کیلوگرم متغیر است. این نوع از بلوک در ساخت سقف تیرچه بلوک در سازههای مختلف کاربرد زیادی دارد و میتوان از آنها در سازههای مختلف با کاربری متفاوت استفاده کرد.
بلوک بتنی (سیمانی)
این نوع از بلوک نیز در اندازههای مختلفی ساخته میشوند و به صورت توخالی هستند. برای ساخت این نوع از بلوک از ماسه و سیمان استفاده میشود و مقاومت آن بستگی به ترکیب سیمان و ماسه دارد. عرض بلوکهای بتنی از 20 تا 25 سانتی متر و وزن آنها بین 8 تا 20 کیلوگرم متغیر است. از بلوکهای بتنی نیز میتوان در انواع سازه استفاده کرد و نوع و اندازه بلوک بسته به کاربری سازه تغییر میکند. ضخامت دیوارههای بلوکهای بتنی بیشتر از انواع سفالی است و برای به دست آوردن مقاومت مورد نظر نمیتوان بلوکهایی با ضخامت دیواره کمتر ساخت.
نمونه برداری برای تعیین کیفیت بلوک
هر کدام از مصالح مورد استفاده در ساختمان باید مطابق با استانداردها باشد و در سازههایی با سقف تیرچه و بلوک نیز این کار الزامی خواهد بود. بلوکها باید به صورت دورهای مورد آزمایش قرار بگیرند تا از کیفیت مطلوب آنها اطمینان حاصل شود. نمونهبرداری باید به صورت تصادفی انجام شود و نمونهها باید از فرآوردههایی باشند که ویژگیها و مشخصات یکسانی داشته باشند. نمونههایی که به صورت تصادفی انتخاب شدند، باید تست شده و مورد آزمایش قرار بگیرند و در صورتی که از استانداردها پیروی کرده باشند، مورد استفاده قرار بگیرند.
بعد از این که تعدادی از بلوکها به صورت نمونه انتخاب شدند، آزمایشاتی بر روی آنها انجام میشود. یکی از این آزمایشات توانایی تحمل نیروهای وارد شده به بلوک است. حداقل سه نمونه مورد آزمایش قرار میگیرد تا میزان مقاومت بلوکها حساب شود. آزمایش دیگر مربوط به میزان جذب آب است که میتوان از بلوکهای کامل و یا تکههایی از چند بلوک نمونه این کار انجام شود. آزمایش دیگر مربوط به استحکام خمشی بلوک است. با استفاده از دستگاهی این کار انجام میشود و برای حداقل سه نمونه باید این آزمایشات انجام شود.
میتوانید از تیرچه خرم دژ محصولاتی باکیفیت و مطابق استانداردها تهیه کنید و در سازههای مختلف که دارای سقف تیرچه بلوک هستند، از آنها بهره ببرید.
تیرچه انواع مختلفی دارد و هر کدام از آنها در سازههای مختلف کارایی دارند که یک نوع از آن تیرچه فلزی (کرومیت) است. این تیرچهها از سه جزء اصلی تشکیل شدهاند، بال تحتانی آنها از یک ورق با ضخامت 3 یا 4 سانتیمتر و از جنس فولاد است و بال فوقانی آن از نبشی فولادی استفاده میشود. این بالها با استفاده از میلگردهایی که به صورت زیگزاگ شکل گرفتهاند به هم متصل میشوند.
میتوان تیرچههای فلزی را نوعی از سقف پیش تنیده در نظر گرفت که در ساختمانهای فلزی مورد استفاده زیادی دارند. این نوع از تیرچه مقاومت کافی برای تحمل وزن خود را دارد و در زمان اجرا نیازی به شمع نگهدارنده ندارد و برای ایجاد مقاومت لازم باید در زمان ساخت آنها، وزن این تیرچهها را سنگینتر در نظر گرفت تا تیرچه کرومیت بتواند عملکرد مورد نظر را داشته باشد.
مزایای تیرچه فلزی مورد استفاده در ساختمانها
تیرچه فلزی به گونهای است که هر متر مکعب بتن، قابلیت پوشش دادن 10 متر مربع از سقفی که با استفاده از این نوع از تیرچه ساخته شدهاند را خواهد داشت. زمانی که از این نوع از تیرچه برای سقف ساختمان استفاده میشود، هزینهها کمتر خواهد شد. فاصله میان دو تیرچه بتنی در سقفها معمولا 50 سانتیمتر در نظر گرفته میشود و اگر به جای استفاده از تیرچه بتنی، از تیرچه فلزی در ساخت سقف استفاده شود، میتوان تیرچهها را در فاصله 70 سانتیمتری قرار داد. استفاده از تیرچههای فلزی باعث کاهش 30 درصدی هزینهها میشود.
به خاطر این که در زمان ساخت، تیرچهها با خیز منفی ساخته میشوند، زمانی که در محل نصب قرار میگیرند، نیازی به شمع نگهدارنده نخواهند داشت و مقاومت کافی برای تحمل وزن خود را دارند، مزاحمتی برای دیگر عملیات ساختمانی ایجاد نمیکنند و کارهای ساخت بدون وقفه ادامه پیدا میکند. کاهش زمان ساخت در بازگشت سریعتر سرمایه کمک میکند و از هزینهها کاسته خواهد شد.
میتوان تیرچههای چندین طبقه را در جای خود قرار داده و سپس عملیات بتنریزی را انجام داد. با این کار زمان ساخت و هزینههای تجهیزات و کارگران کمتر شده و هزینههای ساخت کاهش پیدا میکند. تیرچههای فلزی وزن کمی دارند و در صورتی که در بین آنها از بلوکهای یونولیتی استفاده شود، بار مرده ساختمان کمتر شده و در زمان طراحی، میتوان از پایههایی با ضخامت کمتر استفاده کرد.
به خاطر فاصله 70 سانتیمتری بین دو تیرچه استفاده شده در سقف، لولههای مختلف تاسیسات ساختمان را به راحتی میتوان از میان این تیرچهها عبور داد و مانعی برای طراح ایجاد نمیکند. طراح، شبکه تاسیسات و لولهکشی از بهترین جای ممکن و بدون مزاحمت تیرچههای سقف میتواند کانالها و لولهها را عبور دهد.
تیرچههایی که در سقفهای تیرچه بلوک مورد استفاده قرار میگیرند، باید دارای ویژگیهایی باشند که این ویژگیها نیز از استانداردها پیروی کنند. انواع مختلف تیرچه را میتوان در سقفها استفاده کرد، اما باید در زمان طراحی سازه به نوع تیرچه و مقدار باری که باید سقف تحمل کند نیز توجه ویژهای کرد.
اگر تیرچه از استانداردها پیروی کند و فاصله قرارگیری آنها نیز به خوبی محاسبه شده باشد، سقف میتواند مقاومت مورد نظر طراح را داشته باشد. در استفادههای معمول، هر تیرچه استاندارد به گونهای ساخته میشود که بتواند از موارد مشخص شده در استانداردها پیروی کند، اما در مواقع خاص، تیرچهها میتوانند با توجه به الزامات سازنده تغییراتی داشته باشند، اما این تغییرات نباید به صورتی باشند که از مقاومت نهایی تیرچه کاسته شود.
ویژگی ابعادی تیرچه مورد استفاده در سقف تیرچه بلوک
سقفهای تیرچه بلوک با استفاده از تیرچههایی ساخته میشوند که دارای ابعادی استاندارد هستند. تیرچه نباید دارای عرضی کمتر از 85 میلی متر در قسمت پایینی باشد. این عرض تکیهگاه بلوکهایی است که در بین تیرچهها قرار داده میشوند و در صورتی که این تکیهگاه اندازه کوچکی داشته باشد، نمیتواند مقاومت کافی را ایجاد کند.
عرض قسمت نشیمنگاه بلوکهایی که در بین تیرچه سقف قرار میگیرند نیز نباید از 20 میلی متر کمتر باشد. قسمت بالایی تیرچه نیز باید دارای عرضی استاندارد باشد و این عرض نمیتواند کمتر از 45 میلی متر باشد. پوشش بتن که در تیرچهها استفاده میشود و بر روی میلگردهای فولادی قرار میگیرد، نباید از 20 میلی متر کمتر باشد. این پوشش بتن باید به گونهای باشد که بتواند مقاومت کافی در زمان حمل و نقل و نصب را ایجاد کند و مقاومت کششی مورد نظر را تامین کند.
اگر بتن به اندازه کافی بر روی این میلگردها قرار نگیرد، نمیتواند به خوبی مقاومت لازم را ایجاد کند. یکی دیگر از مواردی که باید به آن توجه کرد، مقدار خیز منفی تیرچه در سقفهای تیرچه بلوک است. میزان خیز منفی در تیرچهای با طول 5 متر نباید از 5 میلی متر کمتر باشد. البته این خیز منفی با توجه به الزامات طراح قابل تغییر است و میتوان مقدار کمتری را در نظر گرفت. تیرچهها در اثر عوامل مختلف انحرافات جانبی را تجربه میکنند. در مورد تیرچههای استانداردی که در سقفهای تیرچه بلوک مورد استفاده قرار میگیرند، این انحراف جانبی باید از یک پانصدم طول تیرچه کمتر باشد و این انحراف از یک سانتی متر بیشتر نباشد.
ویژگی مکانیکی تیرچه
هر تیرچه باید ویژگیهای مکانیکی مطابق با استانداردها داشته باشد. آزمونهایی برای به دست آوردن ویژگیهای مکانیکی تیرچهها طراحی میشود که تیرچه باید نتایجی مطابق با استانداردها داشته باشد. در زمانی که بر روی تیرچه آزمونها انجام میشود، تیرچه در طول آزمون و یا بعد از آن نباید هیچ ترکی داشته باشد که بتوان با چشم غیر مسلح مشاهده کرد.
در زمان آزمون، بارهایی بر روی تیرچه قرار داده میشوند تا میزان خیز آن اندازهگیری شود. یک آزمون در زمانی انجام میشود که بار بر روی تیرچه قرار دارد و آزمون دیگر بعد از 24 ساعت پس از برداشتن بار صورت میگیرد تا میزان خیز باقیمانده محاسبه شود. این مقادیر نباید خارج از استانداردها باشد. برای آن که آزمونهایی بر روی تیرچه مورد استفاده در سقف تیرچه بلوک انجام شود، نیاز به نمونههایی از خط تولید تیرچه است. در زمان انتخاب نمونه باید دقت شود که نمونههای انتخابی دارای مشخصاتی مشابه با خط تولید باشند.
نمونه باید یکی از ابتدا، وسط و یکی از انتهای خط تولید کارخانه باشد تا بتوان برآورد دقیقی از محصول تولید شده داشت. محصولات تولیدی کارخانه تیرچه خرم دژ همواره از مواد اولیه مرغوب تهیه شدهاند و مطابق با استانداردهای موجود در رابطه با مصالح مورد استفاده در ساختمان هستند. با ما تماس بگیرید تا محصولاتی با کیفیت بالا را ارائه دهیم.
در بسیاری از ساختمانها با استفاده از تیرچه و بلوکهای یونولیت اجرای سقف انجام میشود. در زمان اجرا باید به نکاتی توجه شود تا بتوان بیشترین مقاومت را در سقف ایجاد کرد. استفاده از بلوکهای یونولیت در بین تیرچهها به جای استفاده از سفال، به سبکتر شدن سقف کمک میکند. سفال در زمان حمل و نقل آسیب میبیند و ضایعات آن قابل استفاده نیست و پیمانکار باید هزینه بیشتری را پرداخت کند.
در صورت استفاده از بلوکهای یونولیت، سقف وزن کمتری خواهد داشت و میتوان در زمان طراحی به خاطر کمتر شدن بار مرده ساختمان، از پایهها و تیرهای با قطر کمتر استفاده کرد. استفاده از بلوکهای یونولیت آسان است و میتوان در زمان کمی یونولیتها را در بین تیرچه قرار داد. در زمان اجرای سقف باید نکات فنی را رعایت کرد تا بتوان از کمیته استاندارد ساختمان پیروی کرد.
در سقفهای تیرچه و یونولیت از چه اجزایی استفاده میشود
یکی از اجزاء اصلی هر سقف در ساختمان تیرها هستند. تیرها به همراه ستونها اسکلت ساختمان را ایجاد میکنند و تیرچهها و دیگر اجزاء سقف در بین آنها قرار می گیرند. بارهای وارد شده به تیرچه ها به تیرها منتقل میشوند و این بار را تیرها به ستونها انتقال میدهند. تیرها از فولاد و یا بتن ساخته میشوند و بنا به اسکلت ساختمان مورد استفاده قرار میگیرند.
تیرچهها بارهای سقف را تحمل میکنند و باید در فواصل مناسب از هم قرار بگیرند. بسته به کاربرد سقف، اندازه و تعداد تیرچه مورد استفاده مشخص میشود. در سقفهایی که بار زیادی را باید تحمل کنند، تیرچهها به صورت جفت استفاده میشوند تا بتوانند بار بیشتری را تحمل کنند. در سقفهایی که باید از تیرچههایی با طول بیشتر استفاده شود نیز در برخی از مواقع از یک جفت تیرچه استفاده میشود.
بلوکهای یونولیت از دیگر اجزاء به کار رفته در این سقفها هستند. یونولیت وزن سبکی دارد و باعث سبک شدن وزن سقف میشود. بلوکهای یونولیت عایق صدا و دما نیز هستند و در دراز مدت باعث کاهش هزینههای انرژی ساختمان خواهند شد. حمل و قرار دادن بلوکهای یونولیت آسان است و در حین جابجایی آسیبی نمیبینند و برای انتقال بلوکها به ابزار خاصی نیاز نیست.
برای ایجاد مقاومت بیشتر در سقف از میلگردهایی در عرض استفاده میشود که این میلگردها عمود بر تیرچهها قرار میگیرند. زمانی که از این میلگردها در سقف استفاده میشود، لرزش هنگام راه رفتن را کاهش میدهند. معمولا از این میلگردها در سقفهایی با دهانه بیش از 4.5 متر استفاده میشود.
در انتهای تیرچه و جایی که تیرچهها با شاهتیرها در تماس هستند از میلگردهایی استفاده میشود که دارای شکلی خاص هستند و برای اتصال بین تیرچه و شاهتیر کاربرد دارند. این میلگردها باعث کاهش بار وارد شده به میلگردهای اصلی کشش میشوند و در هنگام گسیختگی از فروپاشی کامل سقف جلوگیری میکنند و خیز سقف را کاهش میدهند. زمانی که از این میلگردها استفاده شود، سقف از محل تیر حمال ترک نمیخورد و دامنه ارتعاش سقف کم میشود.
برای پیوستگی و تقویت بین تیرچه و ستون باید از خاموت مناسب استفاده شود. در محل اتصال باید حداقل سه خاموت بین آرماتور بالا و پایین و دور آرماتورهای ستون کلاف شود. بعد از اجرای خاموت و قرار دادن بلوکهای یونولیت، برای این که بتن کف ترک نخورد و برای مقابله با پدیده جمع شدگی بتن و ترکهای حرارتی، از شبکهای از میلگردها بر روی تیرچهها و بلوکهای یونولیت استفاده میشود. این شبکه از میلگرد در زمان آتش سوزی از تخریب بتن در ستونها و سقف جلوگیری میکند.
در جاهایی که یونولیت به میلگرد تیرچهها چسبیده باشد و مانع از بتنریزی در این مناطق شود، باید یونولیت به اندازه مناسب بریده شود تا بتن بتواند در تمامی نقاط با تیرچه در تماس باشد.
بسیاری از خانهها با استفاده از تیرچه بتنی ساخته میشوند. این نوع از ساخت، مزایای مخصوص به خود را دارد و میتوان از این نوع سقف برای بسیاری از کاربردها بهره برد. راهحلهای مختلفی برای ساخت سقف برای خانهها وجود دارد و هر کدام مزایا و محدودیتهای مخصوص به خود را دارند.
اما با وجود مزایایی که سقفهای ساخته شده از تیرچههای پیش ساخته بتنی دارند، میتوان با استفاده از تیرچهها، در زمانی کم و به آسانی مراحل مختلف ساخت سقف را انجام داد. سقفهایی که با استفاده از تیرچه ساخته میشوند، در صورتی که مطابق با کمیته استاندارد ساختمان اجرا شوند، عمر طولانی با مزایای مخصوص به خود را دارند. در زیر مزایای استفاده از این نوع از تیرچه برای ساخت سقف آورده شده است.
تیرچه بتنی یک راهحل مناسب برای ساخت طبقه
میتوان از تیرچه بتنی برای ساخت سقف خانههای مسکونی و محیطهای اداری استفاده کرد. با تغییر در فاصله بین دو تیرچه، میتوان مقاومت مورد نظر را ایجاد کرد. این نوع از سقف برای ساخت بسیاری از سازهها مناسب است و به راحتی میتوان برای کاربردهای مختلف مورد استفاده قرار بگیرد. این به این دلیل است که آنها میتوانند مسافتهای طولانیتری را تحت پوشش داشته باشند و از بارهای تحمیل شده بیشتری پشتیبانی کنند. با این حال، در صورت استفاده از تیرچههای استاندارد، میتوان از آنها در سقفهایی با دهانه بزرگ نیز بهره برد.
میتوان از تیرچهها برای کف گاراژ و یا پارکینگهای ساختمانهای مسکونی استفاده کرد. در چنین سازههایی فاصله بین تیرچهها کمتر در نظر گرفته شده و در برخی از مواقع از دو تیرچه در کنار هم استفاده میشود. در صورت طراحی صحیح و در نظر گرفتن فاصله مناسب بین دو تیرچه، این سقفها به راحتی میتوانند بارهای وارد شده مختلف را تحمل کنند و آسیبی به آنها وارد نشود.
تحمل حرارت و مقاومت در برابر آتش
سقفهای ساخته شده با تیرچه بتنی در صورت استفاده از پانل حرارتی مناسب، سطح بالایی از عایق حرارتی و مقاومت در برابر آتش را فراهم میکنند. دلیل این امر این است که بتن یک ماده غیر قابل احتراق است (یعنی نمیسوزد) و بالاترین طبقهبندی مقاومت در برابر آتش را طبق EN 13501-1: 2007- A1: 2009 دارد. این خصوصیات، بتن را به عنوان یک راهحل نسبتا کم هزینه برای کفپوشها فراهم میکند که باعث میشود تمامیت ساختاری سقف در آتشسوزی باقی بماند و همچنین به نگهداری بسیار کمی نیاز دارد.
به راحتی و سریع قابل نصب هستند
سیستمهای سقف تیرچهای به طور خاص برای افزایش بهرهوری در فرایند ساخت طراحی شدهاند. آنها در هر شرایط آب و هوایی امکان ساخت سقفهایی ایمن را با سرعت و به راحتی فراهم می کنند، در عین حال نیاز به کارهای گسترده آماده سازی را کاهش میدهند. از آنجا که این سیستم ساخت سقف به امکانات خاصی برای نصب احتیاج ندارد، این باعث صرفهجویی در وقت و هزینه در طول عملیات ساخت ساختمان میشود. عملیات قرار دادن تیرچه بر روی سقف، زمان زیادی نیاز ندارد و میتوان به راحتی در بین آنها از پرکنندههای متفاوتی مانند، بلوک، یونولیت و یا مصالح ساختمانی دیگر بهره برد.
کاهش انتقال صدا در ساختمان
یک سقف ساخته شده از تیرچه بتنی به دلیل تراکم بتن، میتواند به کاهش انتقال صدا از طبقات فوقانی به اتاقهای زیر و یا برعکس کمک کند. این سقفها صداهایی از قبیل حرکت افراد و یا صداهای ایجاد شده از پایه مبلمان را به طبقه زیرین انتقال نمیدهند و به ایجاد یک خانه آرام کمک میکنند. در ساختمانهای اداری که افراد زیادی تردد میکنند، اگر سقف با استفاده از تیرچه بتنی ساخته شده باشد، هیچ صدایی به طبقه پایین منتقل نمیشود.
برای تهیه انواع تیرچه ساخته شده با توجه به استانداردها میتوانید با تیرچه خرم دژ تماس بگیرید تا محصولاتی باکیفیت را دریافت کنید.
تیرچه فلزی یکی از اعضای باربر و مورد استفاده برای پوشاندن سقف است. سقفهایی که با استفاده از این نوع از تیرچه ساخته میشوند، معمولا ضخامت زیادی ندارند و از آنها برای ساخت سقف در ساختمانهای مسکونی و اداری استفاده میشود. به تیرچههای فلزی در بازار، تیرچه فولادی و یا تیرچه کرومیت نیز گفته میشود و یکی از رایجترین مواد مورد استفاده در صنعت ساختمان هستند.
استفاده از این نوع از تیرچه در سقفهایی با دهانه بزرگتر از سقفهای تیرچه بتنی امکانپذیر خواهد بود. هر تیرچه فلزی را میتوان با استفاده از جوش به اعضای اصلی باربر متصل کرد. این نوع از تیرچه در ساختمانهایی رواج دارند که به صورت اسکلت فلزی ساخته میشوند. البته انواع مختلف ساختمان در جاهایی نیاز به استفاده از این نوع از تیرچه خواهند داشت.
ساخت تیرچه فلزی برای استفاده در ساختمان
این نوع از تیرچه به روشهای مختلفی ساخته میشود و در جاهای مختلف ساختمان مورد استفاده قرار میگیرد. تیرچهها دارای یال فوقانی، تحتانی و قطری هستند. برای استفاده در یال کششی میتوان از تسمههای قوی و مناسب استفاده کرد. در زمان طراحی باید به قدرت تحمل فشار در یال فوقانی توجه ویژهای کرد. این یال در معرض فشار ناشی از بار موجود در سقف است و معمولا پوشش سقف یک تکیهگاه پیوسته برای این یال به وجود میآورد.
در بیشتر مواقع از میلگردها برای قرارگیری در قطر تیرچهها استفاده میشود و با اجرای طرح مناسب، مقاومت بالایی به تیرچه فلزی میدهند. در سازههای با دهانه بزرگ میتوان به جای استفاده از میلگرد، از نبشی و یا ناودانی استفاده کرد تا مقاومت بیشتری را به تیرچه بدهند و تیرچه بتواند در زیر بارهای بیشتر ناشی از طول دهانه مقاومت لازم را داشته باشد.
در بیشتر مواقع نیازی نخواهد بود در جاهایی که از تیرچه فولادی برای پوشش سقف استفاده میشود از قالببندی زیرین استفاده شود. اما در جاهایی نیز نیاز خواهید داشت در زیر آنها از ستونهای نگهدارندهای استفاده شود. این جکها تا زمانی نیاز خواهند بود که شما این تیرچهها را با استفاده از مواد دیگر پوشش دهید. قرار دادن جک باعث خواهد شد تا قبل از اجرای سقف هیچ تغییر شکلی در تیرچه فلزی ایجاد نشود و بتوان با کمترین مصالح، سقف یکپارچهای را اجرا کرد.
به خاطر سرعت بالا در زمان ساخت، این نوع از طراحی با استفاده از تیرچههای فلزی مورد توجه بسیاری از سازندگان است. در زمان طراحی تیرچهها باید با توجه به طول آنها در فواصل مورد نیاز از کلاف عرضی استفاده شود. این کلافهای عرضی در صورتی که طول تیرچه زیاد نباشد فقط یکی در وسط قرار داده میشوند و در صورتی که طول تیرچه اجازه دهد، باید از تعداد بیشتری از کلافهای عرضی استفاده نمود، هر یک سوم طول تیرچه و یا بیشتر. این کلافهای عرضی از پیچ خوردگی تیرچه جلوگیری خواهند کرد و باعث بالا رفتن دوام سازه خواهند شد. تیرچههای فلزی انواع مختلفی دارند و تمامی آنها با نام کلی تیرچه فلزی یا فولادی شناخته میشوند. در برخی از انواع تیرچه شما نیاز به جوشکاری یال فوقانی خواهید داشت تا بتوانید اتصالی مقاوم با شاهتیر ایجاد کنید.
مزایای استفاده از تیرچه فولادی
عموما بر روی تیرچهها از پوششهای کم ضخامت استفاده میشود، این کار از زیاد شدن وزن سازه جلوگیری خواهد کرد. یکی از پوششهایی که بر روی تیرچه فلزی استفاده میشود، بتن ریزی با ضخامت کم است. شما نیاز به پوشش با مقاومت زیاد نخواهید داشت و این نوع از تیرچه را بسته به طراحی میتوان به شاهتیرها جوش داد.
یکی از مزایای استفاده از این نوع از تیرچه، سبک بودن آنها است. این تیرچهها وزن زیادی ندارند و میتوانند وزن زیادی را نسبت به وزن خود تحمل کنند و از این رو از آنها در بسیاری از ساختمانها استفاده میشود. به راحتی میتوان آنها را به محل پروژه رساند و با سرعتی بالا قابل اجرا هستند.
تیرچه فلزی دارای مزایای نسبت به انواع مختلف دیگر تیرچه است. وزن آنها کمتر از انواع دیگر بوده و به همین دلیل حرکت دادن آنها آسانتر است. همچنین مجبور نخواهید بود این نوع تیرچه را به خوبی بررسی کنید، تیرچههای فلزی صاف بوده و زوایای مشخصی دارند. در صورتی که این تیرچهها را از تیرچه خرم دژ تهیه کنید، محصولاتی را دریافت خواهید کرد که مطابق با استانداردهای انجمن تیرچه و بلوک ساخته شدهاند. سطح گالوانیزه کردن تیرچههای فلزی متفاوت است. G90 حداقل سطحی است که در برخی از کشورها کاربرد دارد. البته باید توجه کرد که در محیطهای مرطوب، باید از سطح بالاتری استفاده کنید.
مواد آنها نسبتا انعطافپذیر هستند و در صورت مشاهده شکستگی نباید مورد استفاده قرار گیرند. این تیرچهها باید به طور مناسبی حمل شوند تا آسیبی متوجه آنها نشود. این تیرچهها وزن نسبتا سبکی دارند، اما در زمان حمل آنها باید از دو نفر استفاده شود تا حادثهای رخ ندهد. تا جای ممکن در زمان تخلیه کامیون حمل، تیرچه فلزی باید با دست تخلیه شود.
قرار دادن تیرچه فلزی در سقف
سقفهای مختلف باید بارهای متفاوتی را تحمل کنند و برای رسیدن به مقاومت مورد نظر، فاصله قرارگیری تیرچهها در هر سازه متفاوت خواهد بود. در ساختمانهای مسکونی که بار زیادی بر روی سقف قرار نمیگیرد، فاصله بین دو تیرچه از سقفهای ساختمانهای تجاری و پارکینگها بیشتر خواهد بود. در برخی از سقفها از دو تیرچه کنار هم برای به دست آوردن مقاومت کافی استفاده میشود. البته در سقفهایی با دهانههای طولانی نیز از دو تیرچه در کنار هم استفاده میشود.
انتهای تیرچهها نیز باید به گونهای قرار داده شوند که مقدار کافی از تیرچه فلزی بر روی پاشنه شاهتیر باشد. اگر تیرچهها خیلی کم بر روی پاشنه شاهتیر قرار بگیرد، از مقاومت آن کاسته خواهد شد. در بین تیرچهها میتوان از بلوک و یا قطعات یونولیت استفاده کرد. در سقفهایی با دهانه طولانی، میلگردهایی نیز به صورت عمود بر تیرچه در سقف استفاده میشود که به میلگرد بالایی تیرچه جوش داده میشوند. این کار باعث یک پارچه شدن بیشتر سقف میشود.
تیرچه فلزی مانند انواع دیگر تیرچه نیازی به شمع نگهدارنده ندارد و در زمان قرار دادن در محل خود مقاومت کافی در برابر وزن تیرچه و بارهای دیگر را دارد. استفاده نکردن از شمع باعث میشود تا محیط کار خلوت بماند و افراد اجرایی بتوانند به راحتی از زیر آن عبور کنند. به خاطر نبودن شمع در ساختمان، کارها طبق روال معمول انجام میپذیرد و مراحل ساخت و ساز با سرعتی بیشتر پیش خواهد رفت.
بعد از قرار دادن تیرچهها در محل و قرار دادن بلوکها و یا قطعههای یونولیت در بین آنها و جوش دادن میلگرد عرضی، با پوشاندن تمامی سوراخها میتوان عملیات بتنریزی را شروع کرد. در این مرحله بتن به محل پمپ شده و بر روی سقف ریخته میشود. میتوان برای سبکتر شدن سقف از فوم بتن استفاده کرد. این ماده خود تراز بوده و نیازی نیست تا با استفاده از وسایل سقف را تراز کرد.
بعد از بتنریزی، باید زمان کافی برای خشک شدن سقف را در نظر گرفت. در هر محیطی این زمان متفاوت خواهد بود و اگر محیط پروژه در جایی که رطوبت بالا است قرار داشته باشد، باید زمان بیشتری را برای خشک شدن بتن صبر کنید. البته در روزهای سرد سال نیز بتن باید مدت زمان بیشتری بماند تا به طور کامل خشک شود و مقاومت لازم را به دست آورد.
میتوانید برای تهیه انواع تیرچه ساخته شده بر طبق استانداردها، با تیرچه خرم دژ تماس بگیرید. ما همواره با استفاده از مواد اولیه مرغوب و مناسب، بهترین نوع تیرچه را برای مصارف مختلف تولید میکنیم. میتوانید انواع تیرچههای سفارشی را برای مصارف مختلف با تماس با ما تهیه کنید.
در بسیاری از ساختمانها از تیرچه برای اجرای سقف استفاده میشود. تیرچه انواع مختلفی دارد و تیرچه فلزی یکی از آنها است. این نوع از تیرچه مزایای مخصوص به خود را دارد که سازندگان را ترغیب به استفاده از آن میکند.
تیرچه فلزی سبک و مقرون به صرفه
محصولات ساخت و ساز ترکیبی مانند فایبرون (Fiberon)، تیمبرتک (TimberTech) و آزک (Azek) در سالیان اخیر پیشرفتهای زیادی داشتهاند. اگر چه به صورت کلی به نظر نمیرسد که کیفیت مواد قالببندی پیشرفت زیادی کرده باشند. در همان حال، استفاده از تیرچهها رونق زیادی پیدا کرده و این مواد ساختمانی میتوانند مقاومت مطلوب طراح را ایجاد کنند. به همین دلیل، اکنون سقفها را با استفاده از تیرچههای فلزی گالوانیز شده و سبک وزن درست میکنیم که به طراح اجازه میدهند سقفی بادوام را به مشتریان ارائه دهد که بتواند در برابر بارهای وارده دوام کافی را داشته باشد. از جهت دیگر استفاده از تیرچه کرومیت آسان است و به تجهیزات اضافه نیاز نیست.
کسب مجوز
قبل از این که به بحث در مورد تیرچه فلزی بپردازید، باید با اداره ساخت و ساز شهر خود تماس بگیرید و از الزامات آنها برای سقفهای ساخته شده از تیرچه فلزی با خبر شوید. تیرچههای تولید شده در تیرچه خرمدژ با رعایت کامل استانداردها ساخته میشوند و میتوان از آنها در سازههای مختلف با کاربریهای متفاوت استفاده کرد. با این حال، طرز استفاده آنها توسط طراح سازه نیز از اهمیت زیادی برخوردار بوده و به همین دلیل است که طرح نهایی ساختمان باید به تایید سازمانهای مربوطه برسد. زمانی که در یک طرح، تمامی موارد کمیته استاندارد ساختمان رعایت شده باشد، قابلیت گرفتن مجوز را خواهد داشت.
چنین چیزی باعث میشود که در هر پروژه از مصالح مورد نظر طراح استفاده کرد، اما داشتن این مهر تایید مایه اطمینان خاطر است و در همان حال به مشتریان کمک میکند تا طرحهای پیشنهادی خود را ارائه دهند و در صورت گرفتن تاییدیه بتوانند آن را اجرا کنند. اگر اداره ساخت و ساز شهر شما داشتن یک مهندس ناظر را نیز الزامی میکند، به دنبال کسی باشید که تجربه ساخت ساختمانهای تجاری را در کارنامه خود دارد. آنها با طراحی مقاوم سازه و همچنین ایده استفاده از تیرچه فلزی در انواع سقفها آشنایی دارند.
اصول تیرچه فلزی
از تیرچه فلزی میتوان در سقفها با ضخامتهای مختلف (نسبت به ضخامت سقف) و اندازههای متفاوت برای قرارگیری در بال تیرآهن (عرض لبه تیرچه) استفاده کرد. تمامی این موارد دارای نقشی مهم در ظرفیت تیرچه هستند، اندازه تیرچه مورد نظر به میزان بار ساختمان بستگی دارد. تهیهکنندگان مواد فلزی، نمودارهای دورهای زیادی را برای تعیین اندازه تیرچه به کار میبرند. به طور کلی، تیرچهها را باید با استفاده از فلزاتی با ضخامت استاندارد ساخت.
اگر تا به حال به سقفهای خانههای نیمه کاره توجه کرده باشید، احتمالا با تفاوتهای آنها آشنا هستید. تیرچهها و شاهتیرها ساختار کلی سقف را تشکیل میدهند و در بین تیرچهها از مصالح ساختمانی مختلف استفاده میشود. تیرچهها با استفاده از میلگردهایی با قطر استاندارد و صفحه فلزی ساخته میشوند تا در داخل ساختمان مورد استفاده قرار گیرند. تیرچههای فلزی میتوانند باعث بهبود کیفیت سقفها در پروژههای ساختمانی شوند. میتوان اتصالات را با استفاده از پیچهای گالوانیزشده ¾ اینچی یا جوشکاری به شاهتیرها متصل کرد.
بعد از قرار دادن تیرچهها و پوشاندن بین آنها، بتنریزی سقف انجام میشود. زمانی که از تیرچه فلزی در ساخت ساختمان استفاده میشود، در زمان ساخت صرفهجویی میشود میتوان با استفاده از این مواد، مدت اجرای پروژه را کوتاه کرد. زمانی که از این نوع تیرچه در ساخت سقف استفاده میشود، نیازی به شمع نگهدارنده نخواهید داشت. میتوانید با تیرچه خرم دژ تماس بگیرید تا بهترین و مرغوبترین تیرچه را به شما ارائه دهیم.
تیرچه یکی از اجزاء ساختمانی پر کاربرد در صنعت ساخت و ساز است. تیرچهها دارای انواع مختلفی هستند و هر کدام الزامات طراحی مخصوص به خود را دارند. یکی از انواع تیرچه، تیرچه فلزی با جان باز است که به خاطر مزایایی که در زمان ساخت دارد، مورد توجه طراحان قرار گرفته است.
این تیرچهها توانایی انتقال بار سقف به دو انتهای خود را دارند و بارهای موجود را به طور یکنواخت به تکیهگاهها منتقل میکنند. برای اجرای تیرچه فولادی با جان باز در سازهها و ساختمانها، باید متناسب با باری که بر روی آنها اعمال میشود، فاصله بین دو تیرچه را محاسبه کرده و در زمان اجرا این فاصله به طور دقیق در نظر گرفته شود. در صورتی که الزامات طراح سازه به طور کامل رعایت شود، این نوع از تیرچه میتواند مقاومت خوبی داشته باشد و بارهای وارد شده را به خوبی تحمل کند.
این تیرچهها دارای یک تسمه در بال تحتانی و یک نبشی در بال فوقانی هستند و با استفاده از میلگردی که متناسب با طراحی تیرچه خم میشود در جان محکم شده که ترکیب این تسمه و نبشی و میلگردها مقاومت بالایی را ایجاد میکند که میتواند بارهای مختلف وارد شده به سقف را به پایهها انتقال دهد.
نحوه اجرای تیرچه فلزی با جان باز
فواصل خالی میان تیرچه فلزی با جان باز به وسیله مواد مختلفی که دارای وزن کمی هستند، پوشش داده میشوند. مواد به کار رفته در این نوع از سقف، انواع مختلفی دارند و در هر سازه بنا به طراحی مورد استفاده قرار میگیرند. بلوکهای سیمانی، طاق ضربی، قالبهای پلیاستایرن و قالبهای موقت فولادی کامپوزیت که با استفاده از مواد سبک پر میشوند، در فواصل خالی بین تیرچهها مورد استفاده قرار میگیرند.
در هر سازه، فاصله میان دو تیرچه متفاوت است و نسبت به نوع کاربری ساختمان و وزنی را که سقف باید تحمل کند، این فاصلهها تعیین میشوند. معمولا فاصله از 100 سانتی متر بیشتر نخواهد بود و قرار دادن تیرچهها در فاصله بیشتر از 100 سانتی متر توصیه نمیشود. هر قدر باری که سقف باید تحمل کند بیشتر باشد، فاصله بین دو تیرچه فلزی با جان باز را کمتر در نظر میگیرند تا بتواند تحمل کافی بارهای وارد شده را داشته باشد.
بعد از قرار دادن مصالح پر کننده بین دو تیرچه، بتن ریزی سقف انجام میشود. بتن ریزی باید کمتر از 4 سانتی متر ضخامت نداشته باشد. در صورت بتن ریزی با ضخامت کمتر از 4 سانتی متر، کف به اندازه کافی مقاومت نخواهد داشت و در اثر عوامل مختلف، امکان ترک خوردن آن بالا خواهد بود. بتن با ضخامت کم به راحتی از هم گسیخته میشود و از کیفیت سقف کاسته خواهد شد. در جاهایی که احتیاج به مقاومت بیشتر است، بتن ریزی با ضخامت 10 سانتی متر هم انجام میشود. بتن ریزی ضخیم از تخریب بتن در حین اجرای عملیات ساختمانی جلوگیری میکند و در اثر عبور دادن مصالح از روی سقف، هیچ آسیبی به بتن وارد نخواهد شد.
تیرچه فلزی با جان باز در زمان قرارگیری در جای خود و قبل از بتن ریزی، نیازی به شمع نگهدارنده ندارد و به راحتی میتواند وزن خود و بتن خیس و عوامل اجرایی را تحمل کند. عدم نیاز به شمعهای نگهدارنده، باعث کاهش هزینههای ساخت و ساز میشود و سازنده نیازی به تهیه نگهدارنده نخواهد داشت. استفاده نکردن از شمع نگهدارنده باعث خلوت ماندن فضای کار میشود و عوامل اجرایی میتوانند به راحتی کارهای مختلف را انجام دهند و زمانی برای نصب نگهدارندهها و جمع کردن آنها بعد از انجام بتن ریزی سقف و خشک شدن آن نیاز نخواهد بود.
زمانی که سقف با استفاده از تیرچه فلزی با جان باز اجرا میشود، بعد از بتن ریزی این تیرچهها به طور کامل در سقف فرو میروند که باعث میشود سقف لرزش کمتری داشته باشد.
این نوع یکی از رایجترین نوع تیرچه مورد استفاده در ایران است که اکثر مهندسین در هنگام ساخت و ساز از این نوع از تیرچه استفاده میکنند. این نوع از تیرچه به نامهای متفاوتی مانند، خرپای تیرچه، خرپای میلگردی یا تیرچه خرپایی شناخته میشود. خرپا در این نوع از تیرچهها از میلگرد است و بسته به مقاومت مورد نیاز باید از میلگرد مناسبی استفاده کرد. انجمن تیرچه و بلوک همواره در پی تدوین استانداردهایی برای ساخت و اجرای بهتر تیرچههای تولیدی توسط تولیدکنندگان است.
مواد و مراحل ساخت تیرچه خرپایی
تیرچهها را با استفاده از مواد مختلفی میسازند و در صورتی که برای ریختن پاشنه از قالبهای سفالی در هنگام بتنریزی استفاده شود، به این نوع از تیرچه، تیرچه خرپایی با کفشک گفته میشود. در برخی از ساختمانها از انواع پیش فشرده استفاده میشود. در تیرچهها که از میلگرد در ساختمان آن استفاده شده، قبل از این که بتنریزی انجام شود، میلگردها کشیده میشوند. کشش میلگردها تا زمانی ادامه پیدا میکند که بتن در قالب ریخته شده و خشک شود. زمانی که بتن خشک شد، میلگردها را رها میکنند، بدین ترتیب در زمان ساخت، تیرچهها تحت فشار قرار میگیرند.
تیرچه از چند جزء تشکیل شده که این اجزاء عبارتند از، میلگردی که در بالا قرار میگیرد، یک میلگرد نیز به صورت عرضی یا مارپیچ در طول این تیرچهها ادامه پیدا میکند و آهنی که در پایین تیرچه مورد استفاده قرار میگیرد که در برخی از تیرچهها این آهن با میلگردهایی که تحت کشش قرار میگیرند جایگزین میشود. میلگردهایی که در ساخت تیرچه مورد استفاده قرار میگیرند باید در یک حد استاندارد باشند تا بتوان از تیرچه مقاومت مورد نظر را انتظار داشت.
در بالا یک میلگرد قرار داده میشود که قطر این میلگرد باید بین 6 تا 12 میلیمتر باشد. در صورتی که میلگرد مورد استفاده قطری نزدیک به 12 میلیمتر داشته باشد، باید این میلگرد در ارتفاعی قرار داده شود که در بتن پوشش قرار بگیرد یا به عبارت دیگر، قدری بالاتر از بلوک باشد. میلگرد دیگری که در عرض به صورت مارپیچ قرار داده میشود نیز نباید قطر کمی داشته باشد، تا بتواند نیروهای برشی سقف را تحمل کند و در مقاومت کلی سقف تاثیری نگذارد.
قطر میلگرد عرضی نیز باید از استانداردها پیروی کند و این استانداردها این قطر را بین 5 تا 10 میلیمتر مشخص کردهاند و حداکثر فاصله بین آنها نباید بیشتر از 20 سانتی متر باشد. میلگردهای کششی که در پایین تیرچه مورد استفاده قرار میگیرند، بارهای سقف را تحمل میکنند و برای این کار باید از مقاومت کافی برخوردار باشند. در هر کدام از تیرچهها باید این میلگردهای کششی حداقل 2 عدد باشند و میلگردهای کششی نیز باید فطری بین 8 تا 16 میلیمتر داشته باشند.
یکی از مواردی که در مقاومت کلی تیرچه خرپایی تاثیرگذار خواهد بود، چسبندگی بتن به فولاد است. در تیرچهها، بتن به میلگردهای فولادی باید چسبندگی لازم را داشته باشد. برای به دست آوردن چسبندگی بالا، میلگردهای مورد استفاده در ساخت تیرچهها از انواع عاجدار است. عاج میلگرد، چسبندگی بهتری ایجاد میکند.
قبل از بتنریزی سقف ساخته شده از تیرچه خرپایی چه نکاتی را باید بررسی کرد
در صورت رعایت این نکات، به تخریب و بتنریزی مجدد نیازی نخواهد بود. در ابتدا باید تعداد آرماتورها و فاصله آنها از هم بررسی شود. فاصله بین خاموتهای تیر باید طبق طرح سازه باشد و اولین خاموت باید در بالای ستون قرار بگیرد. خیز منفی را نیز باید مورد توجه قرار داد. قالبها باید بررسی شوند تا هیچ ماده اضافهای مانند، شن، ماسه، فوم و غیره در آنها نباشد.
کلافهای عرضی نیز باید چک شوند و فاصله بین شمعهای نگهدارنده نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. سازنده قبل از بتنریزی، بلوکها را باید خیس کند. آرماتورهای تقویتی نیز باید کنترل شوند. باید آرماتورهای حرارتی و تقویتی نیز کنترل شوند. قالب باید به گونهای باشد که هیچ نشتی نداشته باشد.
اولین تیرچه فلزی با جان باز، تیرچه با جان باز Massillon بود که برای اولین بار در سال 1923 ساخته شد. این سیستم تیرچه شامل یک شبکه پیوسته در یک پیکربندی خرپایی از نوع وارن بود و شامل دو نوار افقی در بالا و دو نوار قطری در پایین بود. ماهیت بدون مانع اولین تیرچه با جان باز، یک طراحی کارآمد ارائه میداد که میتوانست به راحتی ویژگیهای الکتریکی / مکانیکی را در صفحه قاب سقف جای دهد.
انستیتوی تیرچههای فولادی پنج سال پس از تولید اولین تیرچه فولادی با جان باز تشکیل شد. در سال 1929، یک سال پس از تاسیس موسسه Steel Joist، اولین جدول بارگذاری تیرچه فولادی با جان باز ایجاد شد. جداول بارگذاری به یکپارچه سازی استانداردهای طراحی و از بین بردن سردرگمی در بین معماران، مهندسان، سازندگان کمک کرده است. اگرچه تیرچه فولادی با جان باز مدرن از المانهای زاویهدار فولادی و میلهها یا فقط المانهای زاویهدار فولادی تشکیل شده، اصطلاح "تیرچه نواری" از ابتدا برای این محصول در نظر گرفته شده و هنوز هم به عنوان نامگذاری استاندارد مورد استفاده قرار میگیرد.
از زمان تاسیس انستیتوی Steel Joist، تیرچههای فولادی با جان باز یکی از ویژگیهای مهم ساختمانی در صنعت ساخت و ساز هستند که طرحهایی با وزن و مصالح کارآمد، دهانههای طولانی، ساخت و نصب ساده و طراحی بدون محدودیت ارائه میدهند که امکان عبور تاسیسات الکتریکی و مکانیکی را فراهم میکنند در حال حاضر سالانه هزارن تن عرشه و تیرچه فولادی در جهان تولید میشود. در حال حاضر میلیاردها فوت مربع از هر دو سازه بام و کف در دنیا وجود دارد که با استفاده از تیرچه فولادی با جان باز ساخته شدهاند.
پیشینه تحقیق
برای مهندس سازه، تیرچههای فولادی با جان باز میتوانند یک چالش ایجاد کنند زیرا به منزله اصلاح یک ساختمان موجود است تا بتواند بارهای بیشتری تحمل کرده، دارای عملکرد بهتری در تراز کف بوده و دارای بازشوهایی در کف / سقفهای جدید باشد. یکی از دلایل عمده برای اصلاح و بهبود تیرچه فولادی با جان باز، نیاز به نصب تجهیزات جدید در بام است که ظرفیت طراحی سازههای پشتیبان را افزایش میدهد. در صورت عدم وجود تیرچههای فولادی با جان باز، سازه قادر به تحمل بارهای جدید نخواهد بود، که به دلیل عدم وجود فضای لازم برای قرار دادن تیرچه جدید در حفرههای موجود، امکان استفاده از تیرچههای کامل وجود نخواهد داشت.
از نظر تاریخی، برخی از مهندسان سازه به اصلاح به خلاقیت مهندسی خود روی آوردهاند تا بتوانند یک سیستم قاب فولادی با جان باز طراحی کنند. برخی از اصلاحات شامل جوشکاری صفحات فولادی، المانهای زاویهای، کانالها و استفاده از المانهای افقی در تراز تیرچهها است که در نهایت منجر به افزایش مدول الاستیسیته مقطع میشود.
اگرچه این رویکرد دارای مزایای زیادی است، اما اغلب این واقعیت را در نظر نمیگیرد که نقطه ضعف ممکن است در المان جان یا اتصالات جان به المانهای افقی باشد. به همین ترتیب، اتصالات جوش داده شده به دلیل مشکلات مربوط به جوشکاری در المانهای افقی و یا نگرانیهای کیفی مربوط به جوشکاری در محل، نمیتوانند گزینه موفقی در نظر گرفته شوند.
رویکرد دیگر که در ساختمانهای موجود مشاهده شده است، نصب تیرچههای فولادی عریض در مجاورت یک تیرچه فولادی با جان باز موجود است. در محلی که این نوع اصلاحات اعمال شده باشد، انتهای تیر فولادی در عمق 2.5 اینچی قرار میگیرد و شبکه فولادی تقویت میشود. این روش ممکن است مشکلات مشابه با نصب تیرچه فولادی با جان باز با طول کامل را داشته باشد زیرا یک تیرچه فولادی عریض اغلب بیش از حد طولانی و دست و پا گیر است و به سختی میتواند در دهانه موجود نصب شود.
گاهی اوقات ممکن است تیرچه به صورت دوگانه با یک اتصال خمشی در مرکز دهانه طراحی شود. اگرچه این رویکرد دارای مزایایی زیادی است، اما اندازه تیرچه فولادی معمولا در مقایسه با تیرچههای مجاور بسیار زیاد خواهد بود. این اقدام ضروری است تا اطمینان حاصل شود که تیرچه به راحتی میتواند بارگذاری پیشنهادی را بدون رسیدن به حد تسلیم تحمل کند که در غیر این صورت ممکن است منجر به خرابی زودرس تیرچه فولادی با جان باز مجاور شود.
اگرچه ممکن است به طور گستردهای شناخته شده نباشد، یک رویکرد بهتر برای تقویت سیستم قابهای داخلی تیرچه فولادی موجود با جان باز، نصب تیرچههای فولادی با ضخامت جدید است که توسط تولید کننده تیرچه طراحی شده است. صفحات اتصال پیچ و مهره شونده در محل، نسبتا سبک هستند و نیازی به اصلاح سیستم مهاربندی موجود ندارند و ممکن است با کمی تغییر، نصب تاسیسات مکانیکی / لوله کشی / برقی موجود به راحتی در محل خود قابل نصب باشند.
بازرسی و آزمایش مخلوط بتن برای اطمینان از این که تمام شرایط مشخص شده و معیارهای قابل قبول برای تولید تیرچه را برآورده میکند بسیار مهم است. مخلوط بتن، که در کارخانه تولید شده و توسط کامیونهای میکسر به محل ساخت تیرچه منتقل میشود، معمولا مطابق با استانداردهای کمیته استاندارد ساختمان و بین المللی قابل اجرا مانند ASTM مورد بازرسی و آزمایش قرار میگیرند. یکی از موارد مهم در ساخت تیرچه در محل پروژه، بتن مورد استفاده است که باید از مقاومت کافی برخوردار باشد.
بازرسی مخلوط بتن
در مراحل مختلف باید از بتن آزمایشاتی گرفته شود که در زیر آنها را توضیح خواهیم داد.
بازرسی اولیه
در مرحله اول، بررسی و مشخص کنید که امکانات، مقیاسها و میکسر کامیون شرایط مشخص شده را برآورده میکند یا خیر. در محل نگهداری انواع مواد مانند سیمان، سنگدانهها و مواد افزودنی برای اطمینان از تمیز بودن آنها، عاری از آلودگی و همچنین محافظت صحیح از مواد در اثر انجماد جلوگیری کنید. بررسی و تایید کنید که تستهای درجهبندی درشت و ریز مطابق با استانداردهای قابل اجرا مانند ASTM C 136 انجام شده است و نتیجه آن به الزامات پروژه و ساخت تیرچه رسیده است.
بازرسی مخلوط بتن در محل
هر کامیون میکسر باید بررسی شده تا از تهیه یک مخلوط با مواد صحیح اطمینان حاصل شود. بتن تحویل داده شده در محل پروژه را بازرسی کنید. قبل از تخلیه در محل ساخت و تولید تیرچه باید یکنواخت و به اندازه کافی مخلوط شود. آب و مواد افزودنی را در محل کار بررسی و نظارت کنید تا مطمئن شوید که این روند به درستی انجام شده است. زمان تحویل بتن و زمان ریختن بتن در قالبها را بررسی کرده و بررسی کنید که آیا در محدودیت زمانی، الزامات تهیه تیرچه رعایت شده یا خیر.
آزمایش مخلوط بتن برای ساخت تیرچه
1. آزمایشات در محل
انواع خاصی از آزمایش وجود دارد که باید پس از رسیدن به مکان پروژه، روی بتن مخلوط انجام شود. برای ساخت تیرچه باید طبق محاسبات، بتن مناسب تهیه شده و مورد استفاده قرار بگیرد.
2. آزمایشات آزمایشگاهی
خواص متفاوتی وجود دارد که نیاز به ارزیابی دارند. برای این منظور، نمونه مخلوط بتن در آزمایشگاه آزمایش میشود. برخی از آزمایشات را باید در آزمایشگاه انجام داد تا بتوان نتیجه را در شرایط استاندارد مشخص کرد.
نمونه برداری از مخلوط بتن
نمونهها باید شرایط بتنی را که مورد نظر است را نشان دهند. تاریخ، زمان، محل قرارگیری، شماره کامیون باید مشخص باشند. برای هر مرحله از آزمایش، حداقل سه نمونه از بتن باید تهیه شود. در صورت نیاز به آزمایش استحکام بتن در محل، قبل از برداشتن قالب، محافظ یا قرار دادن تیرچه در سازه، باید نمونههای اضافی برای آزمایشها برداشته شود. حداقل برای هر 76 متر مکعب از هر کلاس بتن که در هر روز ریخته میشود، باید حداقل یک نمونه برای تست مقاومت استفاده شود.
بهبود و بررسی نمونه آزمایشگاهی
نمونههایی که برای اهداف آزمایش انتخاب شدهاند، باید پس از قالبگیری تیرچهها در سایت پروژه، حداکثر 48 ساعت نگهداری شده تا بر روی آنها آزمایشها انجام شود. نمونه برداری باید مطابق با استانداردهای قابل اجرا مانند ASTM C 31 / C 31M باشد. نمونهها باید در دمای 16 تا 27 درجه سانتیگراد نگهداری شوند. باید در محل نگهداری دما در درجه مناسب حفظ شود تا از خسارت به نمونهها جلوگیری شود. نمونهها باید ظرف 16 تا 48 ساعت پس از قالبگیری به آزمایشگاه منتقل شوند و زمان حمل و نقل نباید بیشتر از 4 ساعت باشد.
در شرکت تیرچه خرمدژ تمامی موارد مربوط به استانداردها با دقت کامل در زمان ساخت تیرچه رعایت میشود. تیرچههای تولید شده دارای مقاومت کافی برای استفاده در پروژه ساختمانی شما خواهند بود. با ما تماس بگیرید تا متناسب با نیاز شما، انواع تیرچههای سفارشی را ارائه دهیم.
ساختمانها با استفاده از مصالح مختلف ساخته میشوند و هر کدام از انواع مصالح، مزایای مخصوص به خود را دارند. تیرچه یکی از مصالحی است که در اجرای سقف کاربرد دارد و باعث میشود سرعت انجام کار بالا رود. تیرچهها نیز انواع مختلفی دارند و میتوان از آنها برای انواع سقفها استفاده کرد. برای هر سقفی نوع خاصی از تیرچهها را باید استفاده کرد تا بتوان به مقاومت مورد نظر رسید.
هر کدام از مصالحی که در ساخت ساختمان مورد استفاده قرار میگیرد باید از استانداردها پیروی کند. تیرچه استاندارد باعث میشود تا ساختمان بتواند به خوبی در برابر بارهای موجود مقاومت داشته باشد. فاصله تیرچهها نیز باید از استانداردها پیروی کنند و معمولا فاصله آنها باید حداقل 70 سانتی متر باشد. البته در بیشتر سازهها فاصله بین تیرچهها را 50 سانتی متر در نظر میگیرند تا سقف مقاومت بالاتری داشته باشد. بلوکهایی که در بین این تیرچهها قرار داده میشوند، معمولا 40 سانتی متر هستند تا بتوانند با استفاده از آنها به راحتی بین تیرچهها را پر کرد.
نکاتی در مورد تیرچه
ضخامت سقف نیز در زمانی که از تیرچه استفاده میشود باید به دقت محاسبه شود. ضخامت سقف نباید بیشتر از یک بیستم طول دهانه باشد. در صورتی که تکیهگاه گیردار و یا نیمه گیردار باشد، ضخامت سقف یک بیست و ششم دهانه محاسبه میشود. سقفهایی که با استفاده از تیرچه بلوک ساخته میشوند، برای سازههایی که بارهای استاتیک و یا یکنواخت هستند، مناسب خواهد بود. در جاهایی مانند پارکینگها، سقفهایی که از تیرچهها در ساخت آنها استفاده شده، مناسب نیستند.
در سقفهایی که با استفاده از تیرچهها ساخته میشوند، طول دهانه حداکثر 8 متر باید باشد، ولی در بیشتر سازهها، طول دهانه از 5.6 متر بیشتر نیست. در جاهایی که بار بیش از 800 کیلوگرم در هر متر مربع باشد نمیتوان از تیرچهها در سقف بهره برد. اما در صورتی که بار وارد شده به سقف بیش از 800 کیلوگرم است، میتوان از دو تیرچه در کنار هم استفاده کرد تا بتوان مقاومت مورد نظر را تامین کرد.
تیرچه بتنی استاندارد دارای بتن پاشنه به صورت صاف هستند تا بتوانند تکیهگاه مناسبی برای بلوکها باشند. این بتن پاشنه باید ضخامتی در حدود 10 سانتی متر داشته باشد تا بتواند مقاومت کافی در زمان اجرای سقف را تامین کند. در جاهایی که بلوکها به تیرچهها میرسند، باید از بسته بودن قسمت انتهایی آنها مطمئن شوید. در صورتی که محل اتصال بلوکها با تیرچه دارای سوراخ باشد، در زمان بتن ریزی بتن به درون آنها نفوذ خواهد کرد.
در محلهای اتصال تیرچهها با دیوار، باید با استفاده از پوکه معدنی، با زاویه 45 درجه پر شود. بلوکها نیر باید قبل از قرار دادن در محل خود حتما خیس شوند. جکهایی که در زیر سقف تیرچه بلوک قرار داده میشوند، باید بعد از گذشت 10 روز از زیر آنها برداشته شود تا سقف به طور کامل مقاومت خود را به دست آورده باشد. در زمان بتن ریزی، تمامی سقف باید به طور کامل و در یک مرحله بتن ریزی شود تا شکاف و یا ترکی در بتن ایجاد نشود.
در سقفها و جاهایی که باید بر روی سقف شیببندی انجام شود، استفاده از مواد سبک مانند پوکه معدنی توصیه میشود. این مواد سبک، بار زیادی را به سقف اضافه نمیکنند و کار با آنها ساده است. نکتهای هم باید در نظر گرفت و آن این است که در زمانی که سقف با استفاده از تیرچهها پوشش داده شد و قبل از بتن ریزی، در هنگام عبور از روی سقف باید با احتیاط بیشتری بر روی آن حرکت کرد. تیرچهها و بلوکها قبل از بتن ریزی پایداری کافی را ندارند و احتمال بروز خطر زیاد خواهد بود.
سه نوع اساسی از سیستمهای کفپوش بتنی با استفاده از تیرچه وجود دارند که هنگامی که با اصلاحات فراوان همراه میشوند، طیف گستردهای از نیازهای کف در ساخت و سازهای مدرن را برآورده میکنند. در این سیستمها، قسمت اعظم بار بر روی یک دال با تیرچه باربر است و از مقدار قابل توجهی بتن تشکیل میشود که به سختی و استحکام سیستم کمک میکند.
به همین دلیل روشهای زیادی برای کاهش وزن سقف و دال ابداع شده است. یک راه استفاده از بتن سبک است. روش دیگر ایجاد شکاف در قسمتی از صفحه است که در آن وجود بتن واقعا ضروری نیست. این حفره ها میتوانند از چندین روش ایجاد شوند، اما این مقاله تنها مربوط به سیستمهای طبقه با استفاده از تیرچه است. امروزه چندین نوع سیستم شکل گیری مختلف برای ساخت کف وجود دارد. یکی از آنها استفاده از تیرچههایی با فاصلههای متفاوت بنا به کاربرد سازه است.
زمانی که سازهای با استفاده از تیرچه و بتن ساخته میشود، میتوان برای کفپوش طبقات از هر نوع از پوششی استفاده کرد و محدودیتی وجود نخواهد داشت. در سقفهای تیرچه بتنی گچکاری و یا استفاده از قالبهای پیش ساخته گچ به راحتی بر روی سقف بتنی اجرا میشوند و میتوان با استفاده از میلگرد و یا مواد دیگر سقفهای تزئینی به شکلهای مختلف را به این سقفها متصل کرد. هر نوع از طراحی داخلی در سازههایی که با استفاده از تیرچه و بتن ساخته شدهاند قابل اجرا بوده و طراح در انتخاب طرح مورد نظر آزادی عمل کافی خواهد داشت.
این سقفها مقاومت بالایی دارند و در برابر زلزله و یا تنشهای مختلف دوام بالایی خواهند داشت. برای به دست آوردن مقاومت بالا میتوان از انواع بتنهای با مقاومت بالا استفاده کرد. در برخی از سازهها میتوان فاصله میان تیرچهها را کمتر از حد معمول در نظر گرفت که باعث بالا رفتن مقاومت سقف و سازه خواهد شد.
صفحات مخصوصی از نوع فلنج دار برای سقفهایی که بعدا نیاز به گچ کاری دارند یا به منظور عایق کاری صوتی مورد استفاده قرار میگیرند توصیه میشود، زیرا نمیتوانند سطح بتنی با کیفیت معماری را برای یک سقف در معرض دید فراهم کنند. عمق تیرچه استاندارد با میخ کردن قالب فلزی به وجوه کناری تیرچهها کنترل میشود. نوع دیگر پانل فلزی نوع فلنج دار لغزشی است که از همان فرم فلزی به عنوان فلنج پایین استفاده میکند.
تمام اتصالات در این سیستم با برش به عرض دقیق مشابه با صفحه بدون فلنج قابل تنظیم شکل میگیرد. این سیستم همچنین برای سقفهای در معرض دید گزینه مناسبی است زیرا هیچ فلنجی بر روی کف اتصالات بتنی قرارنمی گیرد. نوع چهارم فرمهای فولادی گنبدهای فلزی است که از آنها در ساخت تیرچههای دو طرفه، اسلبهای مسطح و صفحات مسطح استفاده میشود.
این گنبدها معمولا با فلنجهایی با عرض 3 اینچ ساخته میشوند که در کنار یکدیگر قرار گرفته و قسمتهای پایین تیرچهها دارای عرض 6 اینچ هستند. این امر نقص موجود در بتن تمام شده ناشی از همپوشانی و یا شکاف بین صفحات را برطرف میکند که معمولا در فرمهای مفصلی صفحات فلزی رخ میدهد.
سقف ساخته شده از تیرچه مستقل
اغلب از تیرچههای مستقل برای ساخت کف و سقف استفاده میشود، تیرچههای سقفی که در زیر تیرچههای کف قرار میگیرند. هدف استفاده از دو مجموعه تیرچه جلوگیری از عبور صوت است و گاهی اوقات در مواردی مانند سالنهای ورزشی از انتقال لرزش از کف به سقف جلوگیری میکند.
در حالی که بدون شک این روش یکی از بی نقصترین طرحها برای دستیابی به این اهداف است، اما نمیتوان از این روش در تمامی ساختمانها استفاده کرد. انجام دو ردیف تیرچه باعث بالا رفتن هزینهها شده و در بسیاری از موارد این کار ضروری نخواهد بود. اما در جاهایی که در هر طبقه فعالیت متفاوتی انجام میشود این کار توجیه خواهد داشت.
این نوع طرح در ساختمانهای عمومی مورد استفاده قرار میگیرد یکی از جاهایی که میتوان از این طرح استفاده کرد در محیطهای آموزشی است. در این محیطها به خاطر تردد بالا در هر طبقه، لرزش و صدا با استفاده از این نوع از طرح به طبقه پایین منتقل نمیشود. همچنین در ساخت طبقات مدرسه، در بعضی از بخشهای کشور از تیرچههایی استفاده میشود که دارای مقاومت بالاتری هستند. این تیرچهها با فواصل کمتری اجرا میشوند. این فاصله کم مقاومت کلی سقف را افزایش خواهند داد و لرزش در این سازهها به کمترین حد خود خواهد رسید و برای این نوع فضاها مناسب خواهند بود.
تیرچه فلزی با استفاده از بالهای تحتانی و فوقانی و میلگردهایی که این دو تسمه را به هم متصل میکنند، ساخته میشود. میلگرد در بین این دو تسمه خم شده و به هر کدام از آنها جوش داده میشود. میتوان در فاصله بین این تیرچهها از سفال، بلوک بتنی استفاده کرد و یا در بین آنها با استفاده از طاق ضربی سقف را پوشش داد. اندازه و نوع مواد به کار رفته در این نوع از تیرچه بر پایه استاندارد انتخاب میشود و محصول نهایی میتواند آزمایشهای استاندارد را با موفقیت به پایان برساند.
تیرچه فلزی در زمان اجرا نیازی به شمع و یا پایه ندارد و این نوع از تیرچه با مقاومت بالایی که دارد، قادر خواهد بود تمامی بارها را تحمل کند. این نوع از تیرچه برای جاهایی که شمعبندی و نصب پایه مشکل بوده و یا هزینه زیادی را برای سازنده در پی دارد، بهترین گزینه خواهد بود. تیرچه فولادی به راحتی با هر سازهای سازگار است و میتوان از آن در ساختمانهای مختلف استفاده کرد.
زمانی که این تیرچهها در جای خود قرار گرفتند و بین آنها با بلوک سیمانی و یا سفال پوشش داده شد، مانند دیگر سقفها میتوان بر روی سقف، عملیات بتن ریزی را انجام داد. بتن ریزی این نوع از سقفها تفاوتی با دیگر سقفهای معمول ندارد و نیاز به عملیات پیچیدهای نخواهد بود. این نوع از تیرچه به راحتی میتواند بارهای مختلفی را که در زمان اجرا به آن وارد میشود را تحمل کند. این نوع از تیرچه بارهای مختلف را به وسیله بالهای فوقانی و تحتانی و میلگردهای میانی تحمل میکندو به خاطر استحکام بالا در زمان عملیات ساختمانی نیازی به هیچگونه پایه و یا نگهدارندهای ندارد.
بال زیرین تیرچه فلزی
این بال که از تسمههای فولادی ساخته میشود باید بتواند بارهای مختلفی که در طول مراحل ساخت سقف بر آن وارد میشود را تحمل کند و یک عضو کششی در تیرچه فلزی خواهد بود. قبل از مهار کردن تیرچه، این بال باید بتواند در برابر نیروی وارد شده در اثر نوسانات و وزن تیرچه به خوبی مقاومت کند. این عضو کششی باید بتواند تمامی بارهای موجود را بدون هیچگونه تغییر شکلی تحمل کند و بعد از ساخت بتواند در برابر نیروهای مختلف مقاومت کند.
میلگردهای قطری در تیرچه فلزی
این میلگردها در بین دو بال فوقانی و تحتانی قرار دارند و به آنها جوش داده میشوند. میلگردهای میانی به عنوان خرپا عمل میکنند و ایستایی لازم را در برابر بارهای مختلف به تیرچه میدهد. بال تحتانی به خاطر وجود این میلگردهای خرپا در برابر نیروهای وارده دوام میآورد و این میلگردها قسمتی از نیرو وارده را تحمل میکنند. برای به دست آوردن بیشترین مقاومت، باید زاویه جوش این میلگرده به بالهای فوقانی و تحتانی به درستی محاسبه شود. در صورتی که این میلگردها با زاویه کمتری به بالها متصل شود، مقاومت کلی تیرچه پایین خواهد آمد و امکان دارد در اثر بارهای وارده، تیرچه تغییر شکل دهد.
بال فوقانی را میتوان با ناودانی، نبشی و یا با استفاده از تسمههای فولادی ساخت. این بال در بالای تیرچه قرار داده میشود و بعد از اجرا و بتن ریزی، در داخل بتن قرار میگیرد. این بال علاوه بر تحمل وزن تیرچه، وزن بار ایجاد شده در مرحله بتن ریزی را هم تحمل خواهد کرد.
فواید استفاده از تیرچههای فولادی
اجرای سقف با استفاده از این نوع تیرچه در پایان کار هزینههای کمتری را در پی خواهد داشت. تیرچه فلزی در مقایسه با انواع دیگر تیرچهها قیمت بالاتری دارد، اما به خاطر این که برای اجرای سقف نیاز به تعداد کمتری تیرچه است، در هزینههای کلی صرفهجویی خواهد شد. سقفهایی که از این نوع تیرچه استفاده میکنند نیاز به بتن ریزی کمتری خواهند داشت.
برچسب موجود بر روی تیرچهها اطلاعات مربوط به تولید کننده و ابعاد تیرچه را نشان میدهد. اگر اندازه اعضاء در سایت اندازهگیری میشود، باید از یک میکرومتر استفاده شود، زیرا تفاوت ضخامت مصالح ارائه شده توسط تولید کنندگان دارای ابعاد در حد یک هزارم اینچ است.
بازتوزیع بار
بازتوزیع بار یک روش توزیع بار متمرکز بین چند تیرچه در یک سیستم تیرچه یا سقف است. بازتوزیع بار یک گزینه در دسترس است به شرطی که یک عضو را بتوانید در زیر یا درون تیرچه قرار دهید. اگر عضو وارد شده دارای سختی مناسب باشد، بار متمرکز را میتوانید بر روی چند تیرچه صنعتی توزیع کنید.
اضافه کردن تیرچهها و تیرهای جدید
اضافه کردن تیرچههای جدید یا تیرهای با بال گسترده برای حمایت از بار اضافی قبل از استفاده از راهکارهای تقویتی گران را در نظر داشته باشید. از نگرانی عمده به هنگام اضافه کردن تیرها یا تیرچهها، موانع موجود است. اضافه کردن اعضا ممکن است امکان پذیر نباشد، زیرا لوله کشیها، سیم کشیهای برقی و یا موانع دیگر ممکن است در مسیر بوده و حذف یا جایگزینی آنها میتوانند هزینههایی به مراتب بیشتر از اضافه کردن تقویت کنندهها داشته باشد.
اگر مایل به اضافه کردن تیرچه هستید، باید به محورهای زاویه دار توجه داشته باشید. برای قرار دادن تیرچه یا تیر در محل خود، "no camber" باید برای تیرچههای اضافه شده در نظر گرفته شود. در شرایطی که بخواهید از تیرچههای سری K استفاده کنید، عمق پایهها باید به 2 اینچ محدود شود و سپس به منظور تسهیل فرآیند نصب باید در محل نصب شود. یک راهکار پیشنهادی برای تکمیل تیرچه این است که سازنده یک اسپلایس مرکزی تولید کند، به طوری که دو قطعه جداگانه را بتوانید در محل نصب کرده و سپس به آن پیچ کنید.
تقویت تیرچههای موجود
نوع تقویت کننده و جزئیات مورد استفاده، وابسته به هندسه تیرچهای است که قصد تقویت آن را دارید. موارد زیر تأثیر عمدهای بر راهکارهای ارائه شده برای تقویت اعضای قطری و جان دارد:
اعضای جان میلهای
اعضای جان زاویه دار (بسیاری از اعضای جان دندانهدار دارای دندههای انتهایی قطری هستند)
گوشههای زاویه دار جوش داده شده به اعضای قطری
هندسه اعضای قطری
مقاومت تسلیم اعضای قطری و جان
همچنین در نظر بگیرید که میتوانید اعضای قطری و اعضای جان را تنها در یک طرف تقویت کنید. این ممکن است زمانی لازم باشد که تیرچهها در مجاورت دیوارها یا موانع دیگر قرار میگیرند. در چنین مواردی باید توجه ویژهای به خروج از مرکزیت اعضاء معطوف شود.
رویکردهای طراحی
دو رویکرد طراحی در رابطه با تیرچههای تقویت کننده وجود دارد.
رویکرد اول: نادیده گرفتن مقاومت اعضای موجود
رویکرد دوم: استفاده از مقاومت اعضای موجود
اگرچه رویکرد اول محافظه کارانه است، از توزیع بار در میان عضو تقویت کننده و عضو موجود صرفنظر میکند. این رویکرد به طور کلی برای تقویت اعضای قطری استفاده نمیشود. با استفاده از هر دو روش، باید این واقعیت را در نظر بگیرید که هزینه مصالح مورد استفاده برای تقویت در مقایسه با هزینه نیروی کار ناچیز است. همچنین با استفاده از هر دو رویکرد طراحی، روش ایمنتر این است که تیرچهها را در لبهها تقویت کنید. جوشکاری میتواند به اندازه کافی حرارت ایجاد کند تا به طور موقت باعث از دست رفتن مقاومت در فولاد شود.
این امر به ویژه در صورتی اتفاق میافتد که جوشکاری به طور مورب نسبت به محور عضو انجام شود. با از دست دادن مقاومت عضو میتواند سقوط کرده و یا فرو بپاشد، بنابراین تقویت عضو میتواند به راحتی جلوی وقوع یک فاجعه را بگیرد.
بهتر است که اعضاء را بدون در نظر گرفتن بارهای مرده و زنده تقویت کنید. این را میتوان با محاسبه مقدار بار زنده موجود در تیرچهها و سپس بلند کردن آن به حالت عادی اندازه گیری کرد. طراح همچنین باید توجه ویژهای به خروج از مرکزیت به وجود آمده توسط تقویت کنندهها داشته باشد و همچنین تاثیر هرگونه تاخیر برشی در طراحی را در نظر داشته باشد.
رویکرد اول
اگر رویکرد اول در نظر گرفته شود، نیازی به رعایت ملاحظات خاصی وجود ندارد. به سادگی اعضای تقویت کننده را برای حمل بار کلی میتوانید، طراحی کنید.
رویکرد دوم
در رویکرد دوم فرض شده است که نیروهای اعمال شده بین اعضای موجود و اعضای تقویت کننده به طور مستقیم نسبت به سطح بارگیر نسبی آنها توزیع میشوند. هر گونه پیش بارگذاری در اعضای موجود باید در نظر گرفته شود. اگر تیرچهها برای باربرداری نیروهای موجود به بالا جک میشوند، پیش بارگذاری آنها صفر خواهد بود، در غیر این صورت پیش بارگذاری را میتوانید بر اساس بار موجود در زمان تقویت اعضاء محاسبه کنید.
مصالح مختلفی در فونداسیونهای شمعی مورد استفاده قرار میگیرند که عبارتند از سیمان، فولاد، چوب و پلاستیک. این اعضاء المانهایی لاغر و باریک هستند که بر روی زمین نصب شده، تا بارهای سازهای را به بستر سنگی که در اعماق قابل توجهی در زیر پایه سازه قرار دارند منتقل کنند. در این مقاله به طور مختصر به مصالحی مانند بتن، فولاد و تیرچه صنعتی و دیگر مواد مورد استفاده در ساخت فونداسیونهای شمعی، مزایا و معایب آنها میپردازیم.
انواع مصالح مورد استفاده در فونداسیونهای شمعی
مصالحی که به طور عمده برای ساخت فونداسیونهای شمعی مورد استفاده قرار میگیرند به شرح زیر هستند:
بتن
شمعهای بتنی به دو دسته پیش ساخته و شمعهای بتنی ریخته شده در محل تقسیم میشوند: الف. بتن پیش ساخته
شمعهای بتنی پیش ساخته با بتن کنترل شده با کیفیت بالا ساخته و تقویت میشوند. آنها در اشکال مختلف مانند مربع، مثلث، دایره یا هشت ضلعی موجود هستند. ارتفاع استاندارد آنها 1 متر است به طوری که به راحتی بتوان آنها را به هم متصل کرد و طول آنها نیز با توجه به ظرفیت بار طراحی محاسبه میشود. برای تقویت شمعها در برابر فشارهای ناشی از تنش و بار زنده، باید از مسلح کنندهها در ساخت شمع استفاده کرد.
مزایای استفاده از شمعهای بتنی پیش ساخته
در زمین فشرده پایدار هستند، به عنوان مثال، خاک رس نرم، سیلت و همچنین بر روی زغال سنگ نارس میتوان آنها را قبل از نصب بررسی کرد.
به راحتی میتوان آنها را به یکدیگر با هزینهای نسبتا ارزان متصل کرد.
میتوان آنها در دهانههای طولانی مورد استفاده قرار داد.
میتوان با آنها تراکم نسبی یک بستر دانهای را افزایش داد.
معایب شمعهای بتنی پیش ساخته
جابجایی، سنگینی و ایجاد اختلال در مراحل بهره برداری.
ممکن است در حین استفاده دچار آسیب شوند. احتمالا باید از شمعهای جایگزین استفاده کنید.
در قطرهای بسیار بزرگ یا در شرایط فضای محدود نمیتوان از آنها استفاده کرد.
ب. بتن ریخته شده در محل
شمعهای بتنی ریخته شده در محل به دلیل تنوع بسیار زیادی که دارند گزینه رایج برای استفاده در ساخت فونداسیونهای شمعی هستند و بیشترین استفاده را در ساخت فونداسیونها دارند. شمعهای بتنی نصب شده و حفاری شده دو نوع رایج از فونداسیونهای شمعی بتنی ریخته شده در محل هستند. شمعهای بتنی ریخته شده در محل به موارد زیر تقسیم بندی میشوند:
شمع سیمپلکس (Simplex)
شمع فرانکی (Frankie)
شمع ویبرو (Vibro)
شمع محکم (Strong)
شمع زیر حلقهای (Under rimed)
شمع استراوس (Strauss)
شمع کیمبرسول (Kimbersol)
شمع ولفشالزر (Welfchaulzer)
شمع ریموند (Raymond)
مزایای شمعهای بتنی ریخته شده در محل
قبل از ریخته شدن در محل میتوان به راحتی آنها را برش داد یا با طول دلخواه از آنها استفاده کرد.
نسبتا ارزان هستند.
شمعها را میتوان قبل از خاکبرداری در محل ریخت.
طول شمعها به آسانی قابل تنظیم هستند.
یک پایه بزرگ ایجاد شده در زیر آن میتواند چگالی نسبی پوسته دانهای را افزایش داده و منجر به افزایش ظرفیت باربری نهایی آنها شود.
مسلح کنندهها تحت تاثیر بارها و تنشهای اعمال شده تحت تاثیر قرار نمیگیرد.
معایب شمعهای بتنی ریخته شده در محل
سنگین بودن بستر زمین مجاور، که میتواند منجر به تحکیم مجدد و توسعه نیروهای منفی اصطکاک پوسته زمین بر روی شمعها شود.
آسیب کششی به شمعهای غیر مسلح و یا شمعهای متشکل از بتن سبز که در آنها نیروهای پایه برای مقاومت در برابر حرکات رو به بالا کافی هستند.
آسیب به شمعهایی که از بتن سبز یا باریک ساخته شدهاند که به دلیل وجود نیروهای جانبی در خاک است. در صورت برداشتن لوله، جریان آرتزین میتواند از شفت شمعها بالا رود.
بخش فولادی سبک یا پوستههای بتنی پیش ریخته شده ممکن است در اثر بارگذاری بارهای زنده آسیب دیده یا تخریب شود.
در جاهایی که فضا محدود است، نمیتوان از آنها استفاده کرد.
نصب آنها وقت گیر است و بلافاصله پس از نصب قابل استفاده نیستند.
چنانچه تا به این جا این مقاله توانسته راهنماییهای مناسبی را برای شما داشته باشد، میتوانید مقاله دیگر ما را نیز که در مورد انواع میلگردها و سایر عوامل پشتیبان میباشد را دنبال کنید.
فولاد
شمعهای فولادی از فولاد با کیفیت بالا ساخته شده و سطح مقطع آنها به شکل H، X یا لولههای ضخیم است. آنها برای استفاده در بارگذاریهای طولانی در دهانههای طولانی مناسب هستند. سطح مقطع نسبتا کوچک آنها همراه با استحکام بالا باعث شده است که نفوذ آنها در خاک محکم آسانتر شود.
آنها را میتوان به راحتی با جوش به یکدیگر متصل کرده یا از هم جدا کرد. اگر شمع به داخل خاک با مقدار pH پایین هدایت شود، خطر خوردگی در آنها وجود دارد. اگرچه برای جلوگیری از خوردگی میتوان از پوشش زغال سنگ یا محافظت کاتدی در کارهای دائمی استفاده کرد.
مزایای شمعهای فولادی
شمعها به راحتی قابل کنترل هستند و به راحتی میتوان آنها را در طول دلخواه برش داد.
میتوان آنها را به راحتی وارد لایههای متراکم کرد. جابجایی جانبی خاک هنگام نصب آنها بسیار کم است و سطح مقطعهای فولادی H یا I شکل را میتوان به راحتی به یکدیگر متصل یا پیچ کرد.
به راحتی میتوان آنها را در دهانههای بسیار طولانی مستحکم سازی و نصب کرد.
میتوانند بارهای سنگین را به راحتی تحمل کنند.
معایب شمعهای فولادی
شمعها دچار خوردگی میشوند
در هنگام نصب، نسبتا به راحتی خم میشوند.
نسبتا گران هستند.
چوب
شمعهای چوبی اغلب در گذشته مورد استفاده قرار میگرفتند. امروزه به دلیل کمبود منابع چوبی، استفاده از این مصالح در پایه شمعها به طرز چشمگیری کاهش یافته است. چوب مادهای مناسب برای دهانههای طولانی و زیر خاکریزها است. چوب باید در وضعیت مطلوبی قرار داشته باشد و نباید مورد حمله حشرات قرار گیرد.
برای شمعهای چوبی با طول کمتر از 14 متر، قطر نوک باید بیشتر از 150 میلی متر باشد. اگر طول از 18 متر بیشتر باشد نوک با قطر 125 میلی متر قابل قبول است. ضروری است که چوب در جهت صحیح رانده شود و نباید وارد زمینهای محکم و فشرده شود، زیرا این کار به راحتی میتواند به شمع آسیب برساند.
نگه داشتن چوب در بالای سطح آب زیرزمینی، از چوب در برابر پوسیدگی و قرار گرفتن در معرض خطر محافظت میکند. برای محافظت و تقویت نوک شمع، نوک شمعهای چوبی را باید محافظت کرد.
مزایای شمعهای چوبی
شمعها به راحتی قابل کنترل هستند
در نقاطی که چوب فراوان است گزینهای نسبتا ارزان هستند.
قطعات را میتوان به راحتی بهم متصل کرد و طول اضافی به راحتی قابل برش و حذف است.
معایب شمعهای چوبی
آن بخش از شمعها که در بالای سطح آب زیرزمینی قرار دارد به راحتی میتواند پوسیده شود و ظرفیت باربری آن کاهش یابد.
به راحتی در هنگام نصب در بسترهای سنگی میتواند آسیب ببیند.
شمعها به سختی قابل اتصال هستند و توسط آبزیان در آب نمکدار ممکن است مورد حمله قرار بگیرند.
پلاستیک
شمعهای پلاستیکی از انواع مختلفی از مواد کامپوزیت ساخته میشوند که شامل کامپوزیتهای پلیمری، PVC و مواد بازیافتی است. این شمعها در برنامههای خاص مانند محیطهای دریایی و در مناطق خاکی در معرض تغییرات فصلی مورد استفاده قرار میگیرند.
انواع میلگردها یا نوارهای تقویت کننده باید در بتن تا عمق مناسب (به نام پوشش) نصب شوند تا ساختار بتنی به گونهای که طراحی شده است، تقویت شود. پایههای میلگرد و سایر عوامل پشتیبان مشابه، اقلام استانداردی هستند که برای بالا بردن میلگرد یا جدا کردن آن از سطح بتنی به کار میروند به گونهای که میلگرد با بتن احاطه شده درگیری کامل را داشته باشد.
پایهها و پشتیبانهای دیگری نیز برای کاربردهای مختلف در دسترس هستند. پشتیبانی مناسب برای هر پروژه میتواند به عوامل مختلفی از قبیل نوع سطح زیر بتن، نوع قالب بتنی و مشخصات طراحی بستگی داشته باشد. با رعایت موارد مطرح شده در کمیته استاندارد ساختمان میتوان سازههایی مقاوم ساخت که دوام بالایی داشته باشند.
پایههای استاندارد برای انواع میلگردها
رایجترین نوع پایه میلگرد، موردی است که بر روی زمین قرار میگیرد. این مورد معمولا بر روی پایههای سطحی، تختههای بتنی و سایر وسایل مسطح استفاده میشوند. پایهها ممکن است از جنس فلز یا پلاستیک یا مواد غیر خورنده باشند. آنها پایداری لازم را ارائه میدهند و از نظر سبکی، اقتصادی و نصب، گزینهای ایده آل به حساب میآیند.
نسخههای ویژه پایههای استاندارد شامل پایههای با کف مسطح است که از ایجاد مانع برای دفع بخار در زیر تختهها جلوگیری میکند و سطح پایداری را ارائه میدهد. برای جلوگیری از خوردگی لکهها در سطح بتن ممکن است به نصب پایههای فولادی استاندارد نیاز داشته باشید. پایههای فولادی ضد زنگ نیز وجود دارند، که ضد خوردگی بوده و در مواقعی که استفاده از پلاستیک درون بتن مجاز نیست، مورد استفاده قرار میگیرند.
چرخهای اسپیسر
چرخهای اسپیسر روی ستون، دیوار، تیرچه و انواع قالب قبل از بتن ریزی و داربست نصب میشوند. اسپیسرهای پلاستیکی، چرخها دارای توری داخلی یا چهارچوبی هستند که میلگرد را در مرکز چرخ نگه میدارند. از آنجا که چرخها گرد هستند، هنگام حرکت میلگرد نمیتوانند مانند پایههای چرخنده عمل کنند. چرخهای اسپیسر قوی و سبک بوده و دارای حداقل سطح تماس هستند و برای اندازههای مختلف میلگرد نیز در دسترس خواهند بود.
پایههای میلگرد چند ضلعی
پایههای چند ضلعی روی سطوح یا سایر تنظیمات استفاده میشوند که شامل چندین لایه فولاد هستند. پایههای چند ضلعی را میتوان در ارتفاعات مختلفی قرار داد که به شما این امکان را میدهد یک لایه پایین، یک لایه میانی و یک لایه بالایی داشته باشید به طوری که فاصله بین همه لایهها توسط انواع میلگردها حفظ میشوند. این پایهها به طور معمول پایداری خوبی را ایجاد میکنند و از جریان یافتن مناسب بتن در فاصله بین فاصله دهندهها اطمینان حاصل میکنند. این راه حل با کاهش یا از بین بردن نیاز به ساخت پشتیبان میتواند در وقت و هزینههای شما صرفه جویی کند.
اسپیسرهای نوک تیز یا گرد
هنگام نصب میلگرد به صورت عمودی به نوار یا میلگرد با کلاهک گرد نیاز خواهید داشت که به پوشش بتنی پایین یا بالا متصل میشوند. کلاهک در انتهای میلگرد نصب شده و دارای نوک باریک و کشیدهای است که از میلگرد پشتیبانی میکند و آن را در ارتفاع دقیق مورد نظر قرار میدهد. همچنین نوک آن به گونهای طراحی شده است که از جریان بتن برای جلوگیری از شکستگی آن جلوگیری کند.
مشکلات مربوط به پایه میلگرد
پایههای میلگرد و سایر پشتیبانها فقط در صورت طراحی و نصب مناسب عملکرد کافی خواهند داشت. یکی از مشکلات رایج مربوط به آنها زمانی است که این پایهها بیش از حد از هم دور میشوند. این اتفاق اغلب در شرایطی رخ میدهد که پوشش مورد نیاز بیش از 2.5 اینچ باشد، زیرا تامین نسبت ارتفاع به عرض مناسب پایه ممکن است در هنگام قدم گذاشتن کارگران روی شبکه میلگرد، امکان پذیرتر باشد. مشکل دیگر زمانی رخ میدهد که این عوامل پشتیبان با فاصله زیادی از هم نصب شوند که موجب میشود انواع میلگردها از وسط خم شده یا منجر به شکستن پایهها به دلیل وزن میلگرد شود.
تیرچههای بتنی نوعی از تیرهای ساخته شده از بتن معمولی هستند که به عنوان یک رابط افقی بین پایهها یا کلاهک شمعها عمل میکنند. آنها باید با تقویت کنندههای پیوسته در داخل یا خارج از ستون پشتیبانی شوند و یا در داخل کلاهک شمع یا پایه با توجه به مشخصات ذکر شده در ACI 318-14 مقید شوند. تیرها مستقیما میتوانند بر روی خاک و یا بالای خاک و در بین دهانههای بین ستونها قرار بگیرند. برخی از تیرهای پیوسته، در زیر پایه ساختمان و یا نقاط تحمل کننده بار قرار میگیرند تا بار را بر روی خاک انتقال داده و آن را توزیع کنند.
در این مقاله، روند ساخت تیرچه بتنی مسلح مورد بحث قرار خواهد گرفت.
فرآیند ساخت تیرچههای بتنی
مراحل مربوط به روش ساخت عبارتند از:
1. آماده سازی برای قرار دادن تیرچهها
2. نصب و راه اندازی قالب بتن ریزی
3. قرار دادن تقویت کنندهها در تیرهای سطحی
4. بتن ریزی تیرچههای بتنی
در زیر این مراحل را توضیح خواهیم داد.
1. آماده سازی و حفاری برای قرار دادن تیرچههای بتنی
ترانشههایی برای قرارگیری تیرها بر اساس ارتفاع آنها ایجاد میشود. به طوری که، اگر آنها به طور مستقیم بر روی زمین ساخته شوند، سطح زمین تراز شده و آماده سازی میشود. در صورتی که از تیرچهها بین ستونها استفاده شود، آماده سازی روند ساخت و حفاری پس از نهایی شدن ساخت شمع آغاز خواهد شد. با این حال، اگر تیرها همراه با پایهها قرار است مورد استفاده قرار بگیرد، حفاری ترانشهها برای تیرها باید همراه با مراحل آماده سازی پایهها انجام شود. در نهایت، اگر تیرهای بالاتر از سطح زمین قرار است ساخته شوند، نصب قالبها اولین قدم در فرایند ساخت تیرها است.
2. نصب و راه اندازی قالب بتن ریزی
پس از تکمیل آماده سازی سایت و حفاری ترانشهها، قالبها باید با توجه به ابعاد تیر نصب شوند که در طراحیها جزئیات آنها ارائه شده است. اگر تیر قرار است بر روی زمین ساخته شود، ابتدا بخش مرکزی قالب باید قبل از اطراف آن بر روی زمین قرار گیرد. در این حالت، سطح آجری مسطح در امتداد تیر به جای شاتر در پایین قالب قرار میگیرد.
سپس، فارغ از این که قالب بر روی سطح آجری مسطح قرار بگیرد یا در طرفین قالب قرار داده شود، نصب تقویت کنندهها باید پس از آن انجام شود. اگر تیر بالاتر از سطح زمین قرار است ساخته شود، فرایند ساخت قالبها شبیه به تیرهای معمولی خواهد بود. بنابراین، شاترها باید در پایین و هر دو طرف تیر قرار بگیرند. در این حالت، قالب را میتوانید به طور کامل پس از قرار دادن تقویت کنندهها ثابت کنید، و یا فقط بخش پایینی شاتر را ثابت کرده و تقویت کنندهها را قرار دهید و سپس به داخل شاترها امتداد دهید. این ترتیب ساخت بر اساس سهولت و راحتی فرآیند ساخت و ساز انتخاب شده است.
در نهایت، پس از اتمام عملیات قالبهای تیرهای سطحی، اطمینان حاصل کنید که ابعاد اختصاص داده شده به تیرها به گونهای است که فاصله مورد نیاز برای پوشش تقویت کنندهها در نظر گرفته شده است. علاوه بر این، قدرت شاتر، مقاومت در برابر آب، مقاومت تکیه گاههای تیرهای سطحی، تعامد شاترهای جانبی و محل تیرها نیز باید بررسی شوند.
3. قرار دادن تقویت کنندهها در تیرهای سطحی
پس از اتمام عملیات شاتر و یا قرار دادن آجرهای مسطح در پایین تیرهای سطحی، نصب تقویت کننده به طور مستقیم شروع میشود و یا به پس از قرار دادن یک طرف قالب موکول میشود. جزئیات تقویت کنندهها مانند اندازه و تعداد تقویت کنندههای طولی و طول مورد نیاز، تعداد و فاصله خاموتها در طرحهای سازهای ارائه شده است. سرانجام، تعداد و اندازه تقویت کنندههای بالایی، پایینی و تقویت کنندههای اضافی، طول هم پوشانی و رعایت آنها، قلابها، جداکنندهها و پوشش تقویتی باید به وضوح بعد از قرارگیری تقویت کنندهها بررسی شوند.
4. بتن ریزی تیرچههای بتنی
تیرها را میتوانید با مخلوط بتن آماده یا بتن مسلح بسازید. مورد اول در حجمهای بتن ریزی بالا توصیه میشود. اگر قصد استفاده از بتن آماده را دارید، تولیدکننده بتن فقط به مقاومت مورد نظر شما نیاز خواهد داشت. با این حال، اگر قصد استفاده از مخلوط بتن در محل را دارید، نسبت اختلاط اجزای بتن را باید تعیین کنید. پس از بتن ریزی باید با استفاده از تجهیزات ویبراتور یا هر وسیله مناسب دیگر عملیات فشرده سازی را انجام دهید، سپس بالای تیرها را تراز کنید. در نهایت، شاترهای پیرامونی بتن تیرهای را میتوانید 24 ساعت پس از بتن ریزی جدا کنید. با این حال، شاتر پایینی را نمیتوانید تا زمان دستیابی کامل بتن به مقاومت نهایی حذف کنید. این مدت زمان برای جداسازی شاتر پایینی بستگی به طول دهانه تیر مورد نظر دارد.
هدف از این مقاله ارائه روشها و جزئیات پیشنهاد شده برای تقویت تیرچههای فولادی با جان باز است. تقویت تیرچههای فولادی با جان باز در اغلب موارد به علت اضافه کردن واحدهای پشت بام، تسمه نقالههای زیر بخشی و یا افزایش بارهای اعمال شده که در مشخصات اصلی تیرچهها مورد توجه قرار نگرفتهاند، مورد نیاز است. سه روش اساسی برای تقویت سیستم تیرچهها یا سیستم بارگذاری آنها وجود دارد:
توزیع مجدد بار.
اضافه کردن تیرچهها یا تیرهای جدید.
تقویت تیرچههای موجود.
ظرفیت تیرچههای فولادی موجود
اولین گام در تعیین این که یک سیستم تیرچه نیاز به تقویت دارد این است که ظرفیت تیرچه را تعیین کنید. تیرچه بتنی و فولادی هر کدام ظرفیت تحمل بار مشخصی دارند. برای تعیین ظرفیت میتوان با استفاده از جداول بارگذاری تیرچههای فولادی (SJI) که در کتابچه راهنمای تیرچههای فولادی (SJI، 2003) موجود است، انجام داد.
مشخصات SJI برای تمام تیرچههای ساخته شده از 1928 تا 2003 لیست شده است. الزامات مربوط به مشخصات ظرفیت اعضای جان به طور ویژهای حائز اهمیت است (اعضای جان تیرچههای H شکل برای حداقل 50? از واکنش نهایی طراحی شدهاند، در حالی که تیرچههای سری S فقط برای حداقل 25? از واکنش نهایی طراحی شدهاند).
اگر دادههای مورد نیاز مربوط به سیستم تیرچه در دسترس نباشد، در نتیجه اندازه گیریهای دقیق اعضای قطری و جان برای محاسبه ظرفیت تیرچه باید انجام شود. اگر بتوانید سال مربوط به تولید تیرچه را مشخص کنید، از جداول مشخصهها و جداول بارگذاری میتوانید برای تعیین دیاگرام پوش برش و خمش استفاده کرد. اگر نمیتوانید از جداول بارگذاری تیرچهها استفاده کنید، میتوانید از یک تجزیه و تحلیل برای تعیین نیروی مجاز (ASD) یا طراحی (LRFD) در تیرچههای استفاده کنید.
مشخصات SJI برای تیرچههای سری K اجازه میدهد که بتوانید از خروج از مرکزیت در مفاصل قطری به هنگام تجزیه و تحلیل صرف نظر کنید، این کار تنها در صورتی امکان پذیر است که از قانون "w rule" استفاده شود. این قانون از بخش 4.5 (d) مشخصات استاندارد SJI برای اتصالات فولادی Open Web Steel، K-Series (SJI)، (2005) برگرفته شده است. با توجه به مشخصات، اعضای متصل در مفاصل باید دارای یک نقطه تلاقی برای محور مرکزی خود باشند.
در غیر این صورت، باید توجه ویژهای به تاثیر خروج از مرکزیت معطوف شود. در هیچ صورتی، خروج از مرکزیت هر عضو جان در محل مفصل نباید بیش از ابعاد کلی باشد که در معمولا در پلان جان اندازه گیری میشود که به بزرگترین عضو متصل است. خروج از مرکزیتی هر عضو جان به معنای فاصله عمودی محور مرکزی عضو جان تا نقطهای بر روی محور مرکزی عضو قطری است که به طور عمودی در بالای یا پایین محل تقاطع محور مرکزی اعضای قطری تشکیل دهنده مفصل است.
بهرهگیری از مشخصات تیرچهها
مشخصات SJI برای تیرچههای سری LH، سریهای DLH و تیرچههای شاهتیری نشان میدهد که خروج از مرکزیت در هر دو طرف محور خنثی اعضای قطری ممکن است قابل اغماض باشد، در حالی که از فاصله بین محور خنثی و پشت عضو قطری بیشتر نباشد. مشخصات SJI برای تیرچههای سری K این امکان را میدهد که بتوانید از لنگرهای خمشی در اعضای قطری بالا صرف نظر کنید، در صورتی که فاصله بین نقاط پانل بیش از 24 اینچ نباشد.
این تحلیلها و فرضیات طراحی توسط صدها آزمایش انجام شده به طور سالیانه توسط تولید کنندگان به عنوان روشی محافظه کارانه شناخته شدهاند. نویسنده پیشنهاد میکند که هنگام تجزیه و تحلیل تیرچهها (یک تجزیه و تحلیل خطی درجه یک کافی است) با اعضای تقویت کننده، باید معیارهای زیر در مدل مورد استفاده قرار بگیرد:
وقتی که خروج از مرکزیت بیشتر از مقادیر مجاز ذکر شده در SJI باشد، باید در نظر گرفته شود
لنگرهای اعضای قطری بالا را در طراحی در نظر بگیرید، حتی زمانی که فاصله نقاط پانل کمتر از 24 اینچ باشد.
از اتصالات مفصلی در انتهای اعضای جان استفاده شود که در طراحی تیرچهها روشی استاندارد به حساب میآید.
بند 2 به این دلیل پیشنهاد میشود که تیرهای تقویت شده از نظر تست برای ارزیابی فرضیات طراحی و تحلیل استفاده نمیشوند.
قبل از تصمیم گیری در مورد روش تقویت مناسب، طراح باید به اندازه کافی اطلاعات در مورد سیستم تیرچهها و تقویت آنها کسب کند.
اتصال ضد لغزشی در شاهتیرهای تیرچه ای نیاز به طراحی اضافی توسط طراح دارد و ممکن است هزینههای پروژه را افزایش دهد، زیرا باید از پیچ و مهرههای با مقاومت بالا استفاده شود.
پیچ و مهرههای با مقاومت بالا گرانتر از پیچهای ASTM A307 هستند که به طور معمول برای اتصالات استفاده میشوند و برای رسیدن به مقاومت در برابر لغزش مناسب باید پیچها را به درستی در جای خود محکم کنید. واشرهای سخت افزاری نیز مورد نیاز هستند. علاوه بر این، طراح ممکن است تعیین کند که از پیچ و مهرهها بازرسی شود، که در نتیجه منجر به افزایش هزینههای پروژه میشود.
بخش پایینی پایه و سطح بالشتک بر روی اعضای اولیه باید در حین رنگ آمیزی پوشانده شوند، یا سازنده تیرچه و عضو اصلی باید آزمایشاتی را انجام دهند تا ضریب مقاومت در برابر لغزش را برای سطح رنگ آمیزی شده تعیین کنند. طراح باید بررسی کند که آیا مقاومت مناسب تامین شده است یا خیر. طراح به طور کلی نمیداند که چه کسی تیرچهها یا اعضای اولیه را تولید میکند، بنابراین باید ضریب لغزش مورد نیاز یا نیروی مهاربندی را مشخص کند تا توسط کمیته استاندارد ساختمان تائید شود. علاوه بر این، در این روش فرض شده است که سطح در تماس کامل با سطح اعضای اولیه قاب است که معمولا برای پایههای تیرچه اتفاق نمیافتد.
مواد سازنده پایه بالشتکهای تیرچه تحت برش و اسلاتهای اتصال پایهها تحت نیروی پانچ قرار دارند. این فرآیندها لبههایی را ایجاد میکنند که مانع از برخورد کامل آنها با سطوح بالشتک میشوند. همچنین پایههای بالشتکها پس از جوشکاری به طور معمول تراز میشوند زیرا به طور کامل مسطح نیستند و لزوما برای ایجاد شیبهای 4 اینچ / فوت یا کمتر استفاده میشوند.
تعیین ضریب اصطکاک در شاهتیرهای تیرچهای
اتصال اصطکاکی مستلزم آن است که طراح ضریب اصطکاک بین پایه و عضو اصلی را تایید کند. این بستگی به سازنده و نصب کننده دارد تا آزمایشات لغزشی را برای تعیین ضریب اصطکاک انجام دهد. به علت تعدد سازندگان مختلف، انجام تست ممکن است غیر ممکن باشد، به استثنای سازندگانی که هم تیرچه و هم شاهتیر را برای پروژه عرضه میکنند. بر اساس اطلاعات نویسنده، هیچ آزمون استانداردی برای تعیین ضریب اصطکاک وجود ندارد، بنابراین برای تعیین ضریب باید از اصول پایهای فیزیک استفاده شود. همچنین هیچ استانداردی برای تعیین فاکتور مقاومت یا فاکتور ایمنی، وجود ندارد.
جالب است که توجه داشته باشیم که به دلیل افزایش نیاز به مهاربندی اعضای اولیه به دلیل افزایش میزان باری که باید تحمل کنند، نیروی مقاوم نیز طبیعتا افزایش مییابد، از آنجا که مقاومت نسبتی از واکنش تیرچهها بر روی اعضای اولیه است. به همین دلیل، فاکتور مقاومت 0.90 و ضریب ایمنی 1.67 ممکن است بسته به میانگین و انحراف معیار تعیین شده از آزمایشها تعیین شود. این مقادیر به ویژه در مواقعی مناسب هستند که مقاومت اصطکاکی با زمان تغییر نکند. به عنوان مثال، در صورت زنگ زدگی، وجود گرد و خاک یا آب ممکن است مقاومت اصطکاکی تغییر کند، پس باید از ضریب ایمنی بالاتری استفاده شود.
سوراخکاری غیر استاندارد برای تولید کننده تیرچهها بسیار پرهزینه است و هزینههای پروژه را به طور قابل توجهی افزایش میدهد. یکی از صرفه جوییهای اصلی مربوط به استفاده از تیرچههای فلزی با جان باز در طول ساخت آنها، طول دقیق تیرچهها نباید در حین عملیات نصب تحت کنترل باشد (به این دلیل که پایههای اتصال در ساخت تیرچه استفاده میشود). اگر سوراخ با اندازه استاندارد مشخص شود، این کنترل باید اجرا شود. این تولید کنندگان را مجبور میکند تا از رویکرد خط مونتاژ خود فاصله بگیرند، بنابراین هزینههای تیرچهها به طور قابل توجهی افزایش مییابد. علاوه بر این، استفاده از اسلاتهای اتصال در پایههای پیوسته اجازه میدهد تا اجرا کننده امکان استفاده از تلورانسهای ساختمانی کوچک را داشته باشد. اگر از سوراخهای استاندارد در پایهها استفاده شود، این تنظیمات به آسانی قابل اجرا نیست. این راه حل قطعا عملی نیست.
لغزش اتصال مجاز ممکن است در بعضی موارد عملی باشد که وابسته به الزامات نیروی مهاربندی است. نیروهای مهاربندی تابعی از خروج از مرکزیت اعضای مهاربندی از خط مستقیم هستند. اگر عضو مهاربندی بتواند قبل از درگیر شدن مهاربند حرکت کند، خروج از مرکزیت از خط راست با افزایش میزان لغزش مجاز افزایش مییابد. تولید کنندگان تیرچهها سوراخهای استاندارد را در پایههای تیرچهها ایجاد نمیکنند و طول پایههای اتصال در میان تولید کنندگان تیرچهها متفاوت است. با این حال، برخی از تولید کنندگان ممکن است به طراح اجازه دهند طول اسلات اتصال را در محدوده مورد نیاز تعیین کنند. لازم به ذکر است که تمام راه حلها باعث ایجاد نیروهایی در تیرچهها میشوند. با توجه به بزرگی آنها، مهندس باید این نیروها را در طراحی و جزئیات در نظر بگیرد.
دالهای تخت یکی از شایعترین انواع ساخت سیستم کف هستند که حداقل عمق سازهای، روند ساخت سریع و خدمات بدون وقفه را فراهم میکنند.
شاهتیر دالهای بتنی پیش ساخته میتوانند به عنوان یک جایگزین برای ساخت دالهای بتنی تخت در محل سایت پروژه استفاده شوند. ساخت بتن هیبریدی HCC ترکیبی از بتن در محل و بتن پیش ساخته است که به منظور استفاده حداکثری از مزایای هر دو نوع روش ساخت استفاده میشود. هدف از این تحقیق بررسی رفتار این سیستم کف با استفاده از آزمایشهای تجربی، ابزار دقیق و مدل سازی به روش المان محدود است.
روشهای ساخت و ساز سیستم کف در خارج از پروژه
در دهه گذشته، روشهای ساخت در خارج از محل پروژه به طور فزایندهای در صنعت ساخت و ساز محبوب شدهاند. ساخت و ساز در خارج از سایت پروژه، همچنین به عنوان روشهای مدرن ساخت و ساز MMC شناخته میشود که از نظر کیفیت ساخت و ساز، کنترل هزینه، زمان ساخت و ساز، بهداشت و ایمنی و ملاحظات زیست محیطی (کاهش ضایعات، کاهش مصالح و غیره) مزایای فراوانی دارد.
برای اطلاعلات بیشتر درباره تیرچه کرومیت به لینک این صفحه مراجعه کنید
با توجه به اینکه صنعت ساخت و ساز در حال پیشروی به سمت راه حلهای ارزانتر و پایدارتر است، استفاده از روشهای ساخت و ساز در خارج از سایت پروژه و DfMA (طراحی برای ساخت و نصب) برای تحویل سازههای سریع و با کیفیت محبوبتر شده است.
به دلیل مزایای ذاتی سازههای کف تخت، رفتار سیستم کف ساخته شده از شبکههای پیش ساخته باید کاملا درک شود تا تولید و طراحی آنها بهینه شود. صفحات مسطح تیرچه بتنی پیش ساخته به گونهای طراحی شدهاند که مطابق با استانداردهای اروپایی 1،2 باشند، اما اهمیت پارامترهای طراحی مختلف در سیستم کف پیش ساخته به طور کامل درک نشده است.
شاهتیرهای بتنی پیش ساخته شامل یک ورق پیش ساخته (معمولا با ضخامت 50-65 میلیمتر) است که دارای یک تیرچه بتنی شبکهای است که از این ورق بیرون میزند تا یک سختی موقت را ایجاد کند و عملکرد کامپوزیت را برای سطح بتنی ساخته شده در محل ایجاد کند.
بتنهای پیش ساخته تا زمانی که بتن مسلح به مقاومت فشاری مورد نیاز برسد، به طور موقت پشتیبانی میشوند. صفحات پیش ساخته ممکن است برای هر دو حالت یک طرفه و دو طرفه طراحی شده باشند.
اهداف پروژه ارزیابی سیستم کف
این پروژه بر روی پارامترهای طراحی تمرکز خواهد کرد که بر رفتار شاهتیر کف در هر دو مرحله ساخت و بهره برداری تاثیر میگذارد.
عملکرد واقعی سیستم کف به طور مداوم با استفاده از ابزار مناسب در محل پروژه تحت نظارت قرار خواهد گرفت. تا هر گونه تغییراتی مورد مطالعه قرار گیرد و محاسبه شود.
این ابزار که در طبقه جدید ساختمان زیست انسانی HBB نصب شده که اخیرا در بخش NUIG راه اندازی شده است. از دادههای ابزار دقیق برای مقایسه رفتار واقعی و رفتار پیش بینی شده با استفاده از کدهای ساختاری مانند Eurocodes1 استفاده میکند.
روش شناسی
برنامه آزمایش سیستمهای شاهتیری کف پیش ساخته در مقیاس واقعی برای بررسی پارامترهای خاص طراحی در رفتار واحدهای مورد نیاز انجام خواهد شد.
این برنامه آزمایشی اجازه میدهد تا اهمیت پارامترهای مختلف مورد بررسی قرار گیرد و زمینه برای بهینه سازی سیستم کف (ساخت و طراحی) مورد توجه قرار گیرد. دادههای برنامه آزمایشی برای توسعه و اعتبار مدلهای المان محدود غیر خطی استفاده میشود که رفتار کف را پیش بینی میکند.
در تکمیل برنامه آزمایشی، دادههای مفیدی از ابزار دقیق به دست میآید که در طول مرحله ساخت و ساز عملیات HBB و نقش اسکلت شبکهای را کنترل میکند. نظارت مستمر بر روی دادهها، تاثیرات بلند مدت در عملکرد سازه کف را تحت نظارت قرار میدهد و با دستورالعملهای طراحی مقایسه میکند.
آخرین چیزی که من میخواهم به آن اشاره کنم آزمایش بتن است. این در همه پروژههای مسکونی رخ نمیدهد، اما این فقط یک پروژه مسکونی نیست. یک شرکت آزمایشی به محل پروژه میآید و بتن را از دو کامیون بتن مختلف (به طور تصادفی) برای انجام آزمایشهای اسلامپ و مقاومت فشاری بررسی میکند.
آنها درجه حرارت بتن را اندازه میگیرند تا اطمینان حاصل شود که بتن برای مدتی طولانی در کامیون منتظر نبوده و پس از حمل از محل کارخانه همچنان برای استفاده مناسب است. کمیته استاندارد ساختمان مهندسین را موظف به آزمایش بتن قبل از انجام کار نموده تا هر سازهای با استاندارد بالا ساخته شود.
در اینجا مجموعهای از موارد ارائه شده است که نشان دهنده نحوه انجام آزمایش اسلامپ و مقاومت فشاری است. نحوه کارکرد به این صورت است که یک مخروط فلزی سه بار پر میشود، هر بار نیز با 20 ضربه میله فلزی توزیع میشود. سپس مخروط به آرامی برداشته میشود و در کنار مخروط بتنی قرار میگیرد.
میله فلزی از بالای صفحه تا محل بتن پس از افت را اندازه گیری میکند. میزان کاهش نشان دهنده میزان مقاومت بتن است. من اعتقاد دارم مهندسین سازه به دنبال بتنی با مقاومت 3500 پوند در اینچ مربع هستند بنابراین میزان اسلامپ باید در محدوده 4 اینچ باشد. اسلامپ بیشتر باعث رد شدن بتن در این آزمایش میشود.
سپس بعد از چند روز، تمام قالبهای تخته سه لا باز میشود و میتوانید محصول بتنی را مشاهده کنید. با توجه به اینکه من میدانم که بتن ریزی چقدر پر زحمت است، همیشه از دیدن آن شگفت زده میشوم با اینکه ممکن است ساده به نظر برسد.
وقوع کوچکترین اشتباه به این معنی است که مراحل بعدی نیز ممکن است با مشکل مواجه شود. تمام صفحات جاسازی شده، ارتفاع سقوط، لبههای آجری، لبههای آجری معکوس، پاکتهای اتصال و غیره همگی باید به طور همزمان باز شوند. این کار نیز ممکن است ساده به نظر برسد.
سازههایی با فونداسیون ساخته شده از بتن
شما میتوانید از انواع مختلف تختههای نگهدارنده خاک استفاده کنید که از جنس پلاستیک فشرده ساخته شدهاند.
در اینجا نیز میتوانید از نزدیک نگاهی به جزئیات گوشه بیندازید، به برش مقطع تخته نگهدارنده خاک توجه کنید.
این بخشی از پایه بتنی است که تیرهای اصلی بر روی آن قرار میگیرند، اگر میخواهید مطالب بیشتری در این مورد در این نوع پروژه بدانید، به خواندن ادامه مطلب ادامه دهید.
در نهایت، این یک گاراژ جدا شده در سمت راست و خانه اصلی در سمت چپ با یک راهرو در میان است. دیوارهای نگهدارنده خاک در خانه قرار داده شدهاند و شما میتوانید پایه را در گوشه پایین سمت چپ خانه قرار دهید.
در ترانشهها، میتوانید فضای راهرو، لولههای زهکشی محیطی را نیز بتن ریزی کنید. اما این یک پست متفاوت برای یک روز دیگر است.
من سعی کردم مطالب را ساده حفظ کنم، اما اطلاعات کافی برای بیان بعضی از مزایا را در اختیار شما قرار دهم. در روز بتن ریزی، ما دستهای از کارکنان را برای بازدید از چگونگی پیشرفت کارها را به سایت فرا خواندیم.
ما حتی صاحب خانه را به سایت دعوت کردیم و در حین بتن ریزی به او توضیح دادیم که چه اتفاقی در حال وقوع است. چنین چیزهایی میتواند واقعا خسته کننده باشد اما همانطور که در موارد مختلف ذکر کردم، شما باید چیزی را درک کنید تا قدر آن را بدانید.
این یک فونداسیون یا طرح ارزان نیست بنابراین ترجیح دادم زمانی را صرف توضیح آنچه در سایت در حال وقوع است کنم، زیرا در این صورت مالک بیشتر در مورد چیزی که در نهایت دریافت میکند شگفت زده خواهد شد.
من شکی ندارم که توصیف مشتری ما به مردم در مورد خانهاش بیشتر از یک کف پوش بلوط سفید یا یک فونداسیون تیر و پایه نخواهد بود.
اما با دانستن این موارد میتواند توضیحاتی در مورد برش کفپوش به مردم بگوید این یک کفپوش بلوط سفید است و این الگو تحت عنوان کلیسای جامع شناخته میشود و قادر است 13 بارگذاری بتنی را بر اساس روش بتن ریزی در تیرهای اصلی تحمل کند و من فکر میکنم این خیلی دلنشین است.
فونداسیون با یکپارچه سازی کف امکان فرو رفتن تیر در خاک زیر آن را از بین میبرد. همانطور که در مقاله قبل گفته شد در زیر تیر اصلی، فضاهای خالی یا حفرههای خالی وجود دارند.
شما این را برای زمانی میخواهید که خاک اطراف آب را جذب کرده و گسترش مییابد، به این ترتیب خاک به فضای زیر تیر اصلی فشار وارد نمیکند.
داشتن این شکاف چیزی است که به شما اجازه میدهد نگران ترکهای موجود در مصالح آجری و یا چارچوب درب نباشید. پایهها و تیرها بر روی بستر سنگی قرار میگیرند، تیرهای اصلی بر روی پایه قرار گرفته و عدم وجود خاک در زیر تیرهای اصلی شما و یا ساخت فونداسیون به این معنی است که خانه شما حرکت نمیکند.
حتی زمانی که از تیرچه فولادی در سازه خود استفاده میکنید هم یکپارچه سازی کف میتواند در پایداری سازه بسیار مفید باشد.
من همه چیز را به شما گفتم و حالا شاید این توضیحات کمی برای شما قابل درک باشند. ما اخیرا تیرهای اصلی در یک پروژه مسکونی را بتن ریزی کردهایم.
ریختن 13 کامیون بتن با فاصله 30 دقیقهای باعث شد تا این فونداسیون تمام شود و اکنون حدود 80 درصد از کار کامل شده است. تمام چیزی که باقی مانده است، دیوارهای زیرزمینی، راهروهای تردد، پیاده رو و پلههای بیرونی است.
برای رسیدن به همه نقاط سایت بدون آسیب رساندن به درختان، پیمانکار مجبور به استفاده از یک پمپ بتن با بازوی غول پیکر روی آن بودیم.
این دستگاه بتن را از عقب دستگاه دریافت میکند و آن را از طریق یک دسته از لولههای متصل به بازوی فشار میرساند.
تمام بتن در آخر وارد قیف میشود ... به همین سادگی.
این یک نکته مهم در تصمیم گیری در مورد چگونگی بتن ریزی بود. من در اغلب موارد نمیتوانم از این پمپهای بتن در پروژههای مسکونی استفاده کنم، اما در پروژههای تجاری بسیار رایج هستند.
ریختن بتن فونداسیون
بازوی پمپ میتواند گسترش پیدا کرده و در تمام نقاط فونداسیون بتن ریزی کند. شما باید از قبل پیشبینیهای لازم را در خصوص طول بازوی بتن ریزی داشته باشید.
ریختن بتن فونداسیون فوق العاده دشوار و منحصر به فرد است، من اغلب فکر میکنم که بتن ریزی در فصلی غیر از تابستان یکی از بدترین مراحل ساخت و ساز است، البته به جز فردی که بازوی پمپ را کنترل میکند، مراحل اجرای فونداسیون در عین حال یکی از شیرینترین مراحل اجرای یک پروژه ساختمانی است.
در اینجا نگاهی به کنترل کننده بازوی پمپ میاندازیم. این واقعا مثل انجام دادن بازیهای ویدئویی در تمام طول روز است، حداقل این چیزی است که اپراتور مربوطه به من گفت.
او در سایه ایستاده است و با دسته کنترل همه کارها را انجام میدهد، در حالی که افراد دیگر در حال حمل بتن مرطوب به نقاط مختلف هستند.
در برخی از پروژههای فونداسیون بتن با استفاده از تختههای سه لا مهار میشوند اما نگهدارندههای فلزی، طول عمر بیشتر و راحتی بیشتری را در زمان استفاده دارند.
در زمان بتن ریزی فونداسیون نباید در مقابل لوله تخلیه بتن قرار گرفت. اگر هوایی در لوله وجود داشته باشد باعث خواهد شد بتن به شما پاشیده شود.
تمام فونداسیون را میتوان در یک مرحله بتن ریزی کرد. هنگامیکه که بتن در قالب ريخته شد، دستگاه ویبره وارد بتن شد تا مطمئن شود که کل سنگدانهها به طور یکنواخت توزیع شده و هیچ حباب هوایی در آن وجود ندارد.
این کار بسیار ساده است اما به کمی مهارت نیز نیاز دارد. با میزان ویبره کم توزیع بتن شما نامتوازن خواهد بود و ویبره بیش از حد باعث میشود مخلوط بتن به سمت پایین برود و توزیع آن یکنواخت نباشد.j
در بخش عمليات مسکوني، ما تعداد بسياري فونداسيون تير و پايه را ساختهايم. گزينههاي ديگري نيز براي ما وجود دارد، بعضي از آنها عبارتند از دال پس کشيده با تيرهاي جانبي و دالهاي ساده با تيرهاي جانبي که تمام اين گزينهها تحت شرايط خاص فونداسيون مناسب هستند، اما اگر انتخاب با من باشد (که من معمولا انجام ميدهم) توصيه ميکنيم از فونداسيون سازهاي براي تيرها و پايهها استفاده کنيم.
در جاهايي که خاک در منطقه مورد عمليات بسيار شل است، بخاطر اينکه حاوي مقدار زيادي رس بوده و با ورود و خروج رطوبت دچار تورم و انقباض ميشود.
با اضافه شدن آب از طريق باران و آبياري، خاک گسترش مييابد و با حذف آب در شرايط آب و هوايي گرم و خشک نيز خاک دچار انقباض ميشود. تمام اين حرکات خاک باعث ايجاد ترک در خانه ميشود.
از آنجا که ما دوست داريم مسائل مربوط به حرکت خاک شل را حذف کنيم، فونداسيون را براي پايه و تيرچه صنعتي طراحي کردهايم.
اکثر مردم ممکن است مطالبي را در مورد فونداسيون پايهها و تيرها شنيده باشند، اما اغلب آنها واقعا با چگونگي کارکرد فونداسيون آشنا نيستند، حتي کارشناسان نيز در اين باره اشتباه ميکنند.
يک بازرس خانه در هنگام بررسي خانهاي که من در حال خريد آن بودم به من گفت که اين خانه داراي برخي مشکلات سازهاي است زيرا در زير پايههاي آن خاکريزي وجود ندارد.
بازرس خانه: اين خانه داراي مشکلات سازهاي است.
باب: واقعا؟ چه چيزي پيدا کردي؟
بازرس خانه: زماني که در فضاي نشيمن بودم متوجه شدم که ترکهايي در زير تير اصلي وجود دارد که ناشي از شستگي خاک زير آن بوده است.
باب: دقيقا مشکل چه چيزي است؟
بازرس خانگي: در صورتي که اين تير به درستي پشتيباني نشود، در نهايت سقوط خواهد کرد. شما نياز داريد که کسي را استخدام کنيد تا مقداري خاک در زير آن قرار دهد.
باب: چي؟ آيا بايد خاکي در زير پايه وجود داشته باشد. شما ميدانيد که خاک نميتواند تير را پشتيباني کند، اين کار پايهها است.
بازرس خانه: پسر، من اين کار را براي مدتي طولاني انجام دادهام.
باب: آره ... صحيح.
اگر مسئله هنوز برايتان روشن نيست، خاک نميتواند از تيرپايه در فونداسيون پايه و تير پشتيباني کند به ادامه مطلب توجه کنيد.
استحکام فونداسيون براي شرايط مختلف
از آنجا که تعداد زيادي از مردم به نظر ميرسند اين مفهوم را درک نميکنند، فکر کردم بهتر است در اين مقالهها به درک اين مسئله کمک کنم. در اينجا توضيحاتي را خواهيم داشت، اميدوارم توضيحات من به اندازه کافي براي شما مناسب باشد.
در اينجا يک قسمت ديوار معمولي از طريق يک پايه و تير را در نظر ميگيريم. بخش مهمي که بايد به آن توجه داشته باشيد اين است که يک پايه (به عنوان مثال يک ستون بتني) بايد از طريق خاک حفاري شود تا به بستر سنگي برسد. اين از آن جهت مهم است که سنگ بر اساس محتواي آب قادر به تورم و انقباض در محيط اطراف خود نيست.
تير پايه نيز يک تير بتني است که از ستوني تا ستون ديگر گسترش مييابد، درست مثل يک تير که احتمالا در سقف بالاي سر شما از ديواري به ديوار ديگر گسترده داده شده است.
در زير تير اصلي، فضاهاي خالي يا حفرههاي خالي وجود دارند. باور کنيد يا نه، اين شکلهاي تو خالي از قوطيهايي ساخته ميشوند و بتن در بالاي آنها ريخته ميشود.
آنها به اندازه کافي قوي هستند تا بتوانند وزن بتن مرطوب را تحمل کنند، بلافاصله پس از بتن ريزي و عمل آوري آن، اين قوطيها جدا شده و حفرههايي در زير آنها خالي باقي ميماند.
آخرين چيزي که در طرح بالا بايد به آن توجه کنيد، تخته نگهدارنده خاک است. اينها اساسا تختههايي پلاستيکي هستند که هرگونه آلودگي را در خارج از فضاي نگهداري شده نگه ميدارند.
اين فونداسيون با يک تير پايه معمولي پس از حذف قوطيهاي توخالي است. در حال حاضر يک فضاي خالي بين پايين تير اصلي و خاک زير آن وجود دارد. اين يک خبر خوب و بسيار مهم است چرا که شما به اين حفره نياز داريد.
فرايند توليد تيرهاي فولادي شامل: نورد گرم، اکستروژن، جوشکاري صفحات و اتصالات فشاري است. فرايند توليد غلطکهاي بزرگ شامل اتصال دو ورق فولادي است که تحت فشار به يکديگر متصل ميشوند و يک فرآيند رايج براي توليد تيرهاي غير باربر است.
واقعيت اين است که براي بسياري از جادهها و پلهاي امروزي، استفاده از بتن در طراحي بسيار رايج است. طبق گفته مک کورمک و براون (2007)، بيشتر سازههاي T شکل صرفا از فولاد و يا بتن تنها ساخته نشدهاند، بلکه از ترکيب اين دو مصالح، به عنوان مثال بتن مسلح ساخته ميشوند.
اگر چه اين اصطلاح ميتواند در مورد هر يک از ابزارهاي تقويت کننده صادق باشد، اما به طور کلي، اين تعريف محدود به بتن ريزي در اطراف ميلگرد محدود ميشود. مک گرگور و همکاران (1997)، اين ماده و استفاده از آن را در شاهتير T شکل در طول زماني طولاني توضيح ميدهند و نتيجه گيري ميکنند که اين ماده براي سازههاي موجود در معماري مدرن بسيار ارزشمند هستند.
اين نشان ميدهد که در نظر گرفتن مواد موجود براي يک کار مهندسي، مهندسان بايد احتمالي را در نظر بگيرند که هيچ يک از مصالح به تنهايي براي کار مناسب نيستند؛ بلکه ترکيب چندين ماده با هم ممکن است بهترين راه حل باشد. بنابراين، فولاد و بتن با هم ميتوانند يک گزينه ايده آل باشند.
تيرهاي T شکل بتن مسلح
بتن به تنهايي شکننده است و در نتيجه تنش برشي در شاهتير T شکل در محل اتصال وب و فلنج بوجود ميآيند. به اين دليل است که از ترکيب فولاد و بتن در شاهتير T شکل استفاده ميشود. ليم، پارماسوام و لي (1987) در مورد مشکل تنش برشي که منجر به شکست اتصالات فلنج در شبکه در هنگام بارگيري بحث ميکنند. اين امر اگر در دنياي واقعي رخ دهد ميتواند فاجعه آميز باشد؛
از اين رو، به يک روش عملي براي کاهش احتمال وقوع اين اتفاق در شاهتير T شکل بتن مسلح نياز است. در چنين سازههاي کامپوزيتي، بسياري از سوالات در مورد جزئيات طراحي، از جمله توزيع ايده آل بار بين بتن و فولاد ممکن است مطرح شود که عبارتند از: « ارزيابي يک تابع هدف براي تعيين نسبت هزينههاي فولاد به بتن ضروري است».
اين نشان ميدهد که براي در نظر گرفتن تمام جنبههاي طراحي شاهتير T شکل کامپوزيت، معادلات تنها در صورت داشتن اطلاعات کافي قابل استفاده هستند.
با اين حال، جنبههايي از طراحي وجود دارد که برخي از افراد ممکن است حتي آن را در نظر نگرفته باشند، مانند امکان استفاده از تقويت کنندههاي خارجي پارچهاي، همانطور که توسط Chajes و همکاران معرفي شده است (1995).
در اين مقاله درباره تيرهاي آزمايش شده چنين ميگويند: "تمام تيرها تحت اثر برش تخريب شدهاند و مواردي که داراي تقويت کننده کامپوزيت بودند داراي ويژگيهاي اتصال قوي بودهاند. براي تيرها با تقويت کننده خارجي، مقاومت نهايي در حدود 60 تا 150 درصد افزايش داشته است.
هنگامي که حرف از مقاومت در برابر نيروهاي برشي به ميان ميآيد، تقويت کننده خارجي يک گزينه معتبر به حساب ميآيد. بنابراين، به طور کلي، جنبههاي مختلف مهم طراحي شاهتير T شکل بر رويکرد دانش آموزان مهندسي تاثير ميگذارد.
مشکلات
يک مسئله مرتبط با شاهتير T شکل در مقايسه با I-beam، عدم وجود فلنج در پايين است. علاوه بر اين، اين باعث ميشود که تيرچه به دليل عدم داشتن فلنج ساخته شده در طرف ضعيفتر استحکام کششي کمتري داشته باشد.
تيرهاي بتوني اغلب به صورت يکنواخت با عرشه ريخته ميشوند، و يک تير قويتر "T" شکل به وجود ميآورند. اين تيرها بسيار کارآمد هستند زيرا بخش عرشه بارهاي فشاري را حمل ميکند و ميلههاي تقويت کننده در پايين کشش را تحمل ميکنند. يک تير T شکل به طور معمول داراي جان باريکتر در مقايسه با تيرهاي مستطيلي معمولي است.
اين جانها معمولا 4-0 اينچ از هم فاصله دارند و در برخي موارد تا بيش از 12-0 را نيز در بر ميگيرند. بخش عرشه معمولا به صورت يک عرشه يک طرفه طراحي ميشود.
شاهتيرهاي جعبهاي تک سلولي به طور مستقيم براي استفاده در دهانههاي 40 تا 270 متر مناسب هستند. استفاده از ساختارهاي جعبهاي به منظور زيبايي شناسي مناسب است در حاليکه بخش جان اين جعبهها داراي يک ظاهر ظريف هستند در حاليکه با يک پروفيل باريک ترکيب ميشوند.
تيرچه خرمدژ آماده توليد و سفارش گيري انواع تيرچه استاندارد ( تيرچه کروميت ، تيرچه بتني ، تيرچه صنعتي و ... مي باشد ) در صورت نياز مي توانيد با شماره هايي که در سايت درج شده است تماس بگيريد.
تک جعبهها براي هر دو طرح طولي و عرضي کارآيي دارند و يک راه حل اقتصادي براي سازههاي با دهانه متوسط و طولاني هستند. اين نوع عرشه به صورت اسپانيايي، با استفاده از داربستهاي کامل در ارتفاع يا خرپاها، و يا به عنوان پايانههاي کنترلي ساخته ميشوند.
اين گزينه ميتواند براي پلهاي با دهانه متوسط و يا طولاني با طولهاي بين 40 تا 55 متر بسيار کاربردي باشد. چنين عرضي براي عرشههاي دوقلو بيش از حد طولاني است و براي ساخت سازههاي طرهاي جعبهاي که به طور متوالي در داخل محل قرار گرفتهاند خيلي کوتاه است، در حالي که اگر کل طول بخش جعبهاي کمتر از 1000 متر باشد، استفاده از قطعات پيش ساخته توجيه پذير نميباشد.
قوسها با استفاده از شاهتير T شکل
پايهها بايد لنگر خمشي مشابهي را در مقايسه با قوسها حمل کنند اما اين اتفاق با استفاده از نيروي فشاري به دليل وزن سقف امکان پذير است.
به اين ترتيب آنها ممکن است کمي نازکتر از قوسها باشند. قوسها هميشه مقرون به صرفه هستند آنها مزاياي دوگانهاي را براي جذب لنگرهاي وسط دهانه فراهم ميکنند و پس از آن يک بازوي بزرگتر را براي مقاومت در برابر اين لنگر به لحاظ اقتصادي فراهم ميکنند. حتي قوسهاي بسيار کوچک نيز در کاهش ميزان آرماتور موثر هستند.
درباره شاهتير T شکل
شاهتير T شکل که در ساخت و ساز استفاده ميشوند، يک سازه تحمل بار متشکل از بتن مسلح، چوب يا فلز با يک مقطع T شکل است.
بالاي سطح مقطع T شکل به عنوان يک عضو فشاري به منظور مقاومت در برابر نيروي فشاري عمل ميکند. جان تير قرار گرفته در زير فلنج فشاري براي مقاومت در برابر تنش برشي و براي جداسازي بيشتر براي کوپل نيروهاي خمشي استفاده ميشود.
شاهتير T شکل نسبت به I-beam داراي يک عيب بزرگ است چرا که هيچگونه فلنج تحتاني براي مقاومت در برابر نيروهاي کششي ندارد.
يکي از راههاي تبديل شاهتير T شکل به يک ساختار کارآمدتر اين است که از يک شاهتير T شکل معکوس با يک عرشه متصل به بالاي تيرها استفاده کنيد. اگر اين کار به درستي انجام شود، عرشه به عنوان يک فلنج فشاري عمل ميکند.
بررسي و تاريخچه شاهتير T شکل
يک شاهتير T شکل يک عنصر سازهاي است که قادر به مقاومت در برابر بارهاي بزرگ با استفاده از آرماتورهاي تقويت کننده داخلي است.
در برخي موارد، شاهتير T شکل براي اولين بار توسط يک انسان در ساخت يک پل با يک ستون و يک عرشه مورد استفاده قرار گرفت. با اين همه، يک تير T شکل در اصل بيش از يک ستون با يک سطح افقي در بالاي صفحه جان و يا در مورد تيرهاي T شکل معکوس در پايين است.
بخش بالايي که کشش تير را تحمل ميکند، جان ناميده ميشود و قسمتهاي افقي که فشار را تحمل ميکنند، بال ناميده ميشوند. با اين حال، مواد استفاده شده در طول سالها تغيير کردهاند، اما ساختار اصلي آن ثابت است.
سازههاي متشکل از شاهتير T شکل مانند پل بزرگراهها، ساختمانها و گاراژهاي پارکينگ، موادي اضافي در پايين خود دارند که جان را به فلنج متصل ميکند تا آسيب پذيري شاهتير T شکل را در برابر تنش برشي کاهش دهد. با اين حال، هنگامي که يک فرد با جزئيات بيشتري طراحي شاهتير T شکلها را بررسي ميکند، تفاوتهايي وجود دارد.
طراحي شاهتير T شکل
تيرهاي T شکل، اگر چه در طراحي ساده هستند، شامل عناصر طراحي چندگانه هستند. بر خلاف I-beam، شاهتير T شکل فاقد يک فلنج در پايين است که باعث صرفه جويي در مصالح، اما مقاومت کمتري در برابر نيروهاي کششي دارد.
با اين حال در گاراژهاي پارکينگ، اين فقدان فلنج در پايين مقطع شاهتير T شکل در واقع به عنوان يک مزيت شناخته ميشود چرا که عرشه بالايي به عنوان فلنج عمل ميکند.
طرحهاي شاهتير T شکل در اندازهها، طولها و عرضهاي مختلف بسته به نوع سازه و تنش فشاري مورد نياز آنها ارائه ميشوند. با اين حال، سادگي شاهتير T شکل توسط برخي از کساني که به درستي بيش از يک سازه پيچيده را مورد آزمايش قرار ميدهند، مورد سوال است.
به عنوان مثال، تيرهاي شاهتير T شکل معکوس را با سطح مقطعهاي با جان دايرهاي مورد آزمايش قرار دادند و با ترکيب خروجيها به طور کلي به نتايج مطلوب دست يافتند.
بنابراين در بعضي موارد سرمايه گذاري در زمان و تلاش براي ايجاد يک ساختار پيچيدهتر ثابت کرده است که ارزشمند است. همچنين يک مسئله سادهتر در نظر گرفتن اين موضوع است که از چه ماده يا موادي در ساخت شاهتير T شکل بايد استفاده شود.
با افزايش عرض عرشه، به تعداد بيشتري از شاهتير طولي نياز خواهيد داشت که باعث کاهش سختي عرضي تيرها شده و انحناي عرضي بالايي را بوجود ميآورد. جان سطح مقطعهاي شبکهاي باز با شعاع بالا از بالاي عرشه گسترش مييابد. تحت خمش عرضي بالا اين موارد ديگر در موقعيت اصلي خود قرار نخواهند گرفت.
براي حفظ آن در موقعيت اصلي خود بخشهاي پاييني آنها بايد به هم متصل شده که به نوبه خود منجر به تکامل شاهتير جعبهاي ميشود. دهانههاي طولاني با عرشههاي گستردهتر و بارگذاريهاي خارج از مرکز در مقطع عرضي منجر به انحناي زياد در جهت طولي و عرضي ميشود و يک اعوجاج شديد در مقطع عرضي را بوجود ميآورد.
از اين رو، پلها بايد سختي پيچشي بالايي داشته باشند تا مقاومت در برابر اعوجاج سطح مقطع عرشه را به حداقل برسانند.
به اين ترتيب، تيرچه فولادي با سطح مقطع جعبهاي براي دهانههاي بزرگ و عرشههاي گسترده مناسبتر هستند. آنها ظريف و شيک هستند. مسائل اقتصادي و زيبايي شناسي منجر به تکامل شاهتير جعبهاي در فلنجهاي بالا و شبکههاي چسبيده در سلولهاي وسط شده است. ابعاد سلول را ميتوان با پيش تنيدگي کنترل کرد.
با افزايش عرض و طول دهانه، تيرها و عرشههاي پايين بايد به هم متصل شوند تا هندسه مناسب را حفظ کنند که به نوبه خود منجر به تکامل شاهتير جعبهاي ميشود.
هرگونه بار خارج از مرکز باعث بروز تنشهاي پيچشي ميشود كه با استفاده از سطح مقطعهاي جعبهاي قابل رفع است. تجزيه و تحليل چنين سطح مقطعهايي به دليل ترکيبي از انعطاف پذيري، برش، پيچش، اعوجاج پيچيدهتر است.
اما اين گزينه مقطع کارآمدتري است. اين سطح مقطع براي دهانههاي بزرگتر با مقطع عرضي استفاده ميشود. با توجه به روشهاي ساخت ميتوان از عرض تا 150 متر استفاده کرد. روش ساخت طرهاي در اين مورد بيشتر ترجيح داده ميشود.
مزاياي شاهتير جعبهاي
در سالهاي اخير، پلهاي با شاهتيرهاي بتني مسلح تک يا چند سلولي پيشنهاد شده است و به طور گستردهاي به عنوان راه حلهاي زيبايي شناختي و اقتصادي براي بيشتر گذرگاهها، زير گذرگاهها، سازههاي غير همسطح و داکتهاي موجود در سيستم بزرگراههاي مدرن مورد استفاده قرار گرفته است.
سختي پيچشي بسيار زياد در سلولهاي جعبهاي، ساختارهاي زيباتري را نسبت به سيستمهاي مقطع باز ارائه ميدهد.
در مورد پلهاي با دهانه طولاني، عرضهاي بيشتر براي عرشه براي قرار دادن کابلهاي پيش تنيدگي در سطح فلنج پايين در دسترس است.
فضاي داخلي پلهاي با شاهتير جعبهاي را ميتوان براي عبور خدمات تاسيساتي مانند لولههاي گاز، شبکههاي آب و غيره استفاده کرد.
براي دهانههاي بزرگ، فلنج پايين را ميتوان به عنوان يک عرشه ديگر مورد استفاده قرار داد.
تعمير و نگهداري از قابهاي جعبهاي آسانتر است زيرا به طور مستقيم بدون استفاده از داربست قابل دسترس هستند.
فضاي بسته جايگزين شده بسيار مستحکم بوده و هواي محصور ميتواند خشک باشد تا يک فضاي غير خورنده را فراهم کند.
اين گزينه داراي کارآيي سازهاي بالايي ميباشد که نيروي پيش تنيدگي مورد نياز براي مقاومت در برابر لنگر خمشي را فراهم ميکند و مقاومت بالاي پيچشي اين گزينه در برابر بارهاي زنده خارج از مرکز، پيش نيازهاي لازم براي حمل آنها را فراهم ميکند.
معايب
يکي از معايب اصلي عرشههاي جعبهاي اين است که آنها به دليل عدم دسترسي به عرشه پايين و نياز به استخراج شاتر داخلي، در محل کارگاه به سختي اجرا ميشوند. در هر صورت جعبه بايد به گونهاي طراحي شود که تمام قسمتهاي مقطع در يک مرحله بتن ريزي اجرا شود، يا اينکه بخشهاي مختلف مقطع بايد در مراحل متفاوت اجرا شود.
مشخصات فني
اين ميتواند طيف وسيعي از دهانهها از 25 متر تا بزرگترين عرشههاي غيرقطعي بتني پيش ساخته را پوشش دهد؛ شاهتير جعبهاي تکي ممکن است عرشههاي تا 30 متر را پوشش دهد.
براي تيرهاي با دهانه طولانيتر، فراتر از 50 متر، آنها عملا تنها گزينه عرشه قابل اجرا هستند. تيرهاي پيش ساخته با طول کمتر از 30 متر با عرشههاي لغزنده مناسبتر هستند، در حالي که شاهتيرهاي جعبهاي تک سلولي براي دهانههاي طولانيتر از 50 متر، اقتصاديتر هستند.
:: بازدید از این مطلب : 85
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 18 ارديبهشت 1398 |
نظرات ()
ادامه گسترش شبکههاي بزرگراه در سراسر جهان به طور عمدهاي در نتيجه افزايش ترافيک، جمعيت و رشد گسترده مناطق شهري پر تراکم است.
اين گسترش منجر به تغييرات زيادي در استفاده و توسعه انواع پلها شده است. نوع پل با توجه به ارائه حداکثر کارايي استفاده از مواد و روش ساخت و ساز، براي دهانههاي خاص و کاربريهاي مختلف انتخاب ميشود.
با افزايش طول دهانه، بار مرده به عاملي مهم تبديل ميشود. براي کاهش بار مرده تيرچه صنعتي ، مصالح غير ضروري که به ظرفيت کامل خود نرسيدهاند، از سطح مقطع خارج ميشوند، اين امر به شکل گيري قابهاي جعبهاي يا ساختارهاي سلولي منجر ميشود که بسته به اين موضوع است که تغييرات برشي را ناديده بگيريد يا خير.
طول دهانه در پلهاي با تيرچهجعبهاي در مقايسه با پلهاي با شاهتير T-beam بيشتر است که منجر به استفاده از تعداد نسبتا کمتري ستون براي پوشش دهانه درهها شده و در نهايت گزينه اقتصاديتري است.
يک تير جعبهاي به اين ترتيب تشکيل ميشود که دو صفحه جان توسط يک فلنج مشترک در هر دو طرف بالا و پايين به يکديگر متصل شوند.
سلولهاي بستهاي که شکل گرفتهاند، سختي و استحکام پيچشي بيشتري نسبت به يک سطح مقطع باز دارند و اين ويژگي چيزي است که دليل معمول براي انتخاب يک سطح مقطع جعبهاي است.
شاتيرهاي جعبهاي به ندرت در ساختمانها استفاده ميشوند (شاهتيرهاي جعبهاي گاهي اوقات استفاده ميشوند، اما آنها عموما به صورت محوري به جاي خمشي بارگذاري ميشوند). آنها ممکن است در شرايط خاصي استفاده شوند، مثلا زماني که بارها به صورت خارج از مرکز به محور تيرها وارد ميشوند.
" هنگامي که فلنجهاي کششي در طول شاهتيرها به يکديگر متصل ميشوند، ساختار حاصل از آن پل تحت عنوان شاهتير جعبهاي شناخته ميشود. "
شاهتيرهاي جعبهاي ميتوانند به لحاظ حمل بار به طور جهاني استفاده شوند، فارغ از اينکه آنها تحت لنگرهاي خمشي مثبت يا منفي قرار گرفتهاند و يا از چه ميزان سختي پيچشي برخوردار هستند؛ از نقطه نظر اقتصادي بودن گزينههايي ايدهآل ميباشند.
توسعه تاريخي و توصيف شاهتيرهاي جعبهاي
اولين سطح مقطعهاي جعبهاي که داراي اسکلت عرشه بودهاند.
با استفاده از بتنهاي پيش تنيده، طول طره ميتواند افزايش يابد.
هزينههاي بالاي قاب باعث کاهش تعداد سلولهاي موجود شده است.
به منظور کاهش بارهاي ساخت و ساز به ميزان حداقل مقدار ممکن و يا در صورت نياز به تنها يک محور طولي تحت کاربري حتي با چند خط ترافيکي ميتوانيد از اين گزينه استفاده کنيد.
اين فقط با توسعه فولاد پيش تنيده با استحکام بالا ممکن است که امکان پوشش فواصل طولاني را فراهم ميکند. اولين پلهاي ساخته شده از بتنهاي پيش تنيده، بيشتر سطح مقطعهاي I-section در پايان سالهاي 1920 ساخته شدند. موفقيت شگفت انگيز تنها پس از سال 1945 به دست آمد.
پل "SCLAYN" بر روي رودخانه ماس که توسط Magel در سال 1948 ساخته شده بود، اولين پل مجهز به بتن پيش تنيده با طول 7/62 متر بود.
در سالهاي بعد، نسبت حقوق و دستمزد به هزينه مواد اوليه به شدت افزايش يافت. به اين ترتيب تأکيد زيادي بر توسعه روشهاي ساخت و ساز معطوف شد.
سطح مقطع جعبهاي از لحاظ ساختاري از پل توخالي سلولي به شاهتيرهاي بلوکي يا T شکل تکامل يافت.
گسترش دامنه فشاري که به عنوان يک نياز ساختاري در پايانههاي مرکزي آغاز شد، در سراسر طول پل گسترش يافته است که به دليل استفاده از مزاياي ويژگيهاي باربري است.
تکامل شاهتيرهاي جعبهاي
پوشش دهانه پلها با عرشه ساده آغاز شد. با افزايش طول دهانهها، ضخامت عرشه نيز افزايش يافت. اين اصل پذيرفته شده است که مصالح موجود در نزديکي مرکز ثقل در تعيين ظرفيت باربري خمشي نقش اندکي دارند و از اين رو ميتوان آن را حذف کرد.
اين منجر به ظهور سيستمهاي تير و عرشه شد. تقويت کنندههاي موجود در پايين تيرها، ظرفيت تحمل نيروهاي کششي و بالاي عرشه بتني را بالا ميبرند که در واقع ظرفيت باربري فشاري را تشکيل ميدهد.
آنها يک کوپل براي مقاومت در برابر خم شدن ايجاد ميکنند.
با وجود مسائل مربوط به رطوبت، فوم بتن دارای چندین مزیت است. دالهای سبک ساخته شده از کامپوزیت بتنی به طور ذاتی کارآمدتر از دالهای کامپوزیت معمولی با ویژگیهای سازهای تقریبا یکسان و نقاط قوت طراحی هستند.
ضخامت دال بتنی بر روی سازه فولادی به طور معمول به شرایط آتش سوزی وابسته است که به تناسب نیازهای مربوط به مقاومت کنترل میشود.
فوم بتن نسبت به بتن معمولی نسبت به رسانایی حرارتی مقاومتر بوده و ضریب انبساط حرارتی بیشتری دارد. مطابق ASTM E119، استانداردهای آزمایشها و مصالح مقاوم در برابر آتش، موسسه استاندارد ملی آمریکا (ANSI) و آزمایشگاههای تحت پوشش بیمه (UL) لیستی از حداقل ضخامت بتن مورد نیاز برای رتبه بندیهای مختلف آتش سوزی ارائه میدهند.
استفاده از فوم بتن برای بتنی که دارای مقاومت دو ساعته در برابر آتش است موجب صرفه جویی حدود 38٪ در مقایسه با بتن معمولی میشود. دالهای سبکتر، مجموع جرم ساختمان، بارهای لرزهای موثر و بارهای طراحی پایه را کاهش میدهند و همچنین میتوانند در صورت تامین معیارهای لرزهای، عمق قاب مورد نیاز فولادی را کاهش دهند.
دالهای نازکتر بدون عیب نیستند، اما این عوامل به ندرت طراحی یک ساختمان تجاری معمولی را کنترل میکنند. دالهای نازک ساخته شده از فوم بتن دارای قابلیت خمشی کمتری هستند، اما ظرفیت باربری هنوز هم برای پشتیبانی از اغلب بارهای طبقات تجاری کافی هستند.
ACI 318-08 نیاز به ضریب کاهش 0.75 برای ظرفیت برشی فوم بتن دارند. با این حال، در دالهای کامپوزیت، طراحی اغلب توسط مقاومت خمشی کنترل میشود. برای اکثر ساختمانها، کاهش ظرفیت برشی توسط مزایای کلی سیستم جبران میشود.
هزینههای فوم بتن
آیا قیمت بتنهای سبک خیلی گرانتر از وزن بتنهای معمولی است؟ بله و خیر. برای این که دقیقا به این سوال پاسخ دهیم، باید در نظر بگیرید که وزن بتن چه تاثیری بر هزینههای کلی سازه دارد. هزینه واحدهای بتنی سبک معمولا بالاتر از بتنهای معمولی است، اما این هزینه واحد معمولا تاثیر بیشتری از میزان کاهش حجم بتن و وزن فولاد برای سیستم ساختمانی دارد.
برای مثال، یک ساختمان معمولی چند منظوره فولادی را در نظر بگیرید. ما یک ساختمان دو طبقه مقاوم در برابر آتش را با استفاده از عرشه فولادی کامپوزیت به عمق 2 اینچ و با فاصله 18 اینچ در نظر گرفتیم که محدوده ” شرایط دو طرفه” را در حداکثر محدوده مجاز حفظ کند.
بارهای وارده بر فوم بتن در عرشه کامپوزیت فولادی اجازه میدهد که عرشه قادر باشد دهانههای بیشتری را بین تکیه گاهها پوشش دهد و میتواند به طور موثر تعداد تیرهای تکیه گاهی فولادی و وزن قاب فولادی را کاهش دهد.
به گفته یک تولیدکننده بتن، هزینههای بتن ریزی و تراز کردن فوم بتن و معمولی تفاوتی ندارد، اما هزینه واحد فوم بتن به علت هزینههای پردازش و حمل و نقل کلی از منابع غیر محلی کمی گرانتر است.
در این مطالعه، ما هر دو قاب فولادی پیچیده و غیر پیچیده را در نظر گرفتیم، اما تفاوت هزینه بین مقادیر و هزینه بین سیستمهای قاب مختلف ناچیز است. فرضیات عمومی ما شامل بار وارده 20 PSF، بار زنده 100 PSF و حداکثر خیز مجموع و خیز ناشی از بار زنده به ترتیب L / 240 و L / 360 است.
در حالی که اغلب هزینههای واحد برای فوم بتن بیشتر است، وزن و هزینه قابل توجهی در ساخت عرشههای بتنی بر روی عرشه فولادی صرفه جویی میشود. در مقایسه با یک دال با وزن معمولی، دالهای سبک ممکن است منجر به صرفه جویی در عمق قاب در هر طبقه شود، که میتواند در نهایت مقدار زیادی در فولاد مصرفی، پیها و هزینههای روکش برای ساختمانهای چند طبقه صرفه جویی کند.
اندرکنشهای سیستم کف با فوم بتن
سنگدانههای فوم بتن رطوبت بیشتری را در مقایسه با بتنهای معمولی جذب، حفظ و آزاد میکنند، بنابراین آیا استفاده از بتن معمولی به جای فوم بتن باعث رفع مشکلات مربوط به رطوبت در خرابی کف میشود؟ خیر.
احتمالا برای سیستمهای کفپوش مقاوم در برابر رطوبت، بدون توجه به اینکه آیا از بتن معمولی یا سبک استفاده میکنید، باید از جذب کنندههای رطوبت استفاده کنید. در یک مطالعه که در سال 2000 انجام شد، تحت شرایط هوا، دما و رطوبت نسبی کنترل شده، فوم بتن 183 روز برای رسیدن به مرحله انتشار بخار مرطوب نیاز داشت (MVER) 3 پوند / 1000 فوت مربع / 24 ساعت. در مطالعهای که در سال 1998 که تحت شرایط مشابه کنترل شده انجام شد، دال معمولی با ضخامت مشابه 46 روز طول میکشد تا به همان مقدار MVER برسد.
در سالهای 2007-2008، موسسه Expanded Shale، Clay and Slate (ESCSI) یک مطالعه در محیطهای غیر کنترل شده (شبیه آنچه که در سایتهای ساختمانی وجود دارد) انجام دادند یافتند که اگرچه دالهای فوم بتن نیاز به زمان بیشتری برای خشک شدن در مقایسه با بتنهای معمولی دارند، تفاوت زمان خشک شدن کمتر از میزان گزارش شده توسط آزمایشات قبلی است.
خب همه این موارد به چه معناست؟ همانطور که توسط ESCSI گزارش شده است، برای یک دال بتنی (معمولی یا سبک) رسیدن به سطوح رطوبتی که در حال حاضر توسط بسیاری از تولید کنندگان سیستمهای کف و استانداردهای صنعتی مورد نیاز است، بدون شرایط خشک شدن مناسب داخلی، بسیار دشوار است.
زماني که بتن تازه در مکان مورد نظر قرار ميگيرد، بايد مراقبت لازم از آن انجام شود، چرا که سازهها در معرض محيط قرار ميگيرند و اگر در اين شرايط نگهداري لازم بر عليه محيط انجام نشود، کارايي بتن تحت تاثير عوامل زيادي قرار خواهد گرفت و دما يکي از آنها ميباشد.
دما تقريبا از هر لحاظ تاثيراتي منفي بر روي ويژگيهاي بتن دارد و همين امر در مورد کارايي بتن تازه نيز صادق است. در ساخت تيرچه بتني تمام موارد استاندارد لحاظ خواهد شد تا مقاومت بالايي داشته باشد.
زماني که دما افزايش مييابد، کارايي بتن تازه نيز به همان نسبت کاهش پيدا ميکند. اين امر به خاطر اين است که "در زمان افزايش دما، سطح تبخير نيز افزايش مييابد و به همين دليل آب بتن سريعتر کاهش يافته و سيمان زودتر خشک ميشود". به دليل سرعت زياد از دست دادن آب بتن، سفت شدن آن زودتر اتفاق ميافتد و همين امر کارايي بتن را با مشکل روبرو ميکند.
بنابراين، نگهداري از بتن بسيار سختتر ميشود. اما در دماهاي پايين سيمان ديرتر خشک شده و زمان کافي براي برقراري پيوند بين اجزاء سيمان خواهد بود که تاثير بالايي در مقاومت نهايي خواهد داشت.
براي دريافت اطلاعات بيشتر تيرچه استاندارد به صفحه آن مراجعه کنيد.
تاثير بر روي رواني بتن
زماني که دما افزايش پيدا ميکند، چسبندگي سيمان نيز زياد ميشود و اين پديده رواني سيمان را تحت تاثير قرار ميدهد. رواني سيمان کاهش مييابد که در نتيجه به کاهش کارايي بتن ميانجامد. همچنين به دليل کاهش رواني، فضاهاي خالي درون بتن بيشتر ميشوند و از مقاومت آن کاسته خواهد شد.
دليل چنين پديدهاي اين است که فضاهاي خالي داخل بتن تنها در صورتي پر ميشوند که بتن توانايي حرکت کردن به سمت داخل خود را داشته باشد. در مورد کنوني، به دليل دماي زياد چسبندگي بتن بيشتر شده و همين دليل مانع حرکت بتن ميشود و فضاهاي خالي بيشتري شکل خواهد گرفت.
در صورتي که فضاهاي خالي زيادي در داخل بتن وجود داشته باشند، نقاط ضعف آن بيشتر شده و در نهايت استحکام بتن پايين ميآيد و در مقابل فشارهاي وارده تحمل بالايي نخواهد داشت.
نتيجه گيري
اين بررسي نشان ميدهد که دما تاثيري منفي بر روي کارايي و استحکام بتن دارد. دما از طريق تبخير آب باعث کاهش زمان سخت شدن بتن شده و همين رويه به کاهش استحکام آن ميانجامد. البته اين نکته را هم بايد در نظر گرفت که دماي پايين و زير صفر هم باعث يخ زدگي آب خواهد شد که بر کارآيي بتن تاثير خواهد گذاشت.
چنين چيزي ميتواند در صورت انجام دادن سريع کارها يک مزيت محسوب شود، اما در هر صورت باعث استفاده نادرست از بتن در مراحل اوليه ساخت و ساز ميشود. همچنين اگر بتن به صورت صحيح در جاي خود قرار نگيرد، توزيع قدرت آن در کل بتن به صورت يکسان نخواهد بود و تحمل فشار وارده براي هر قسمتي متفاوت خواهد بود.
تيرهاي ساختمان ستونهايي افقي و نگهدارنده وزن هستند که دو بخش را به همديگر وصل ميکنند. به همراه ديرک و ستون که به صورت عمودي قرار ميگيرند، آنها يکپارچگي ساختمانها را حفظ ميکنند. در خانهها، تيرها را ميتوان در ديوار، کف زمين، سقف، پشت بام، ايوان و گاراژ پيدا کنيد.
اگر ميخواهيد خانه خود را بازسازي کنيد، حتما با يک مهندس ساخت و ساز مشاوره کنيد تا بفهميد که بايد چه نوع تيرهايي را به کار گيريد.
خواه به دنبال ساختن يک آشپزخانه جديد باشيد يا اينکه يک شخص حرفهاي را استخدام کنيد، آشنا شدن با اطلاعات اصولي در مورد تيرهاي مختلف ميتواند در پيشبرد پروژه به شما کمک کند.
همانطور که ميتوانيد حدس بزنيد، اين تير فولادي اسم خود را به دليل شباهت به حرف انگليسي "I" به دست آورده است. تيرهاي "I" شکل را بيشتر ميتوان در ساختمانهاي تجاري بزرگ پيدا کرد، اما آنها در ساخت خانه و به خصوص ديوارها نيز کاربرد دارند.
پيمانکاران و سازندگان از تيرهاي "I" شکل بر روي فنداسيون يا ديوارهاي پايه استفاده ميکنند، که به تحمل فشار طبقات بالايي کمک ميکنند. آنها همچنين در ساخت گاراژ نيز محبوب هستند، جايي که به عنوان ريل يا مسير بازوي متحرک بازکننده درب گاراژ عمل ميکنند.
تير سقف (چندلايه)
شرکتهاي توليدکننده فولاد اين نوع تيرها را با به هم چسباندن باريکههاي چوب و فلز درست ميکنند.شما ميتوانيد بخش چوبي آنها را به سازههاي ديگر ميخکوب کنيد، در حالي که بخش فلزي آن مقاومت بيشتري را فراهم ميآورد.
وزن آنها نسبت به تيرهاي فلزي کمتر است، اما نسبت به تيرهاي چوبي وزن بيشتري را تحمل ميکنند. تيرهاي سقف مخصوصا زماني مفيد هستند که ميخواهيد خانه خود را بازسازي کرده و يکي از ديوارهاي حامل را برداريد.
تير جعبهاي
آنها همچنين با نام تيرآهنهاي جعبهاي نيز شناخته ميشوند و از باريکههاي چوب يا فلز درست شدهاند و مانند يک جعبه توخالي و دراز به نظر ميرسند.
تيرهاي جعبهاي اغلب از چوب ساخته شده و تيرهاي جعبهاي سه سمتي به سقفها متصل ميشوند تا نمايي زيبا به همراه مقاومت بيشتر را براي آنها فراهم آورند. همچنين تيرهاي جعبهاي چهار سمت در بازار موجود هستند.
تيرهاي شيب دار
سقفهاي شيب دار داراي چهار سمت خميده هستند. شيب به مکاني گفته ميشود که بخشهاي مختلف سقف به همديگر ميرسند. اين نوع سقفها به تير شيب دار يا بالار نياز دارند.
هر تير شيب دار چندين تيرچه ديگر را بر روي خود دارد، مانند شاخههايي که يک درخت بيرون زدهاند.
تيرهاي چوبي قديميتر هستند، اما نسخههاي فولادي در حال رايجتر شدن هستند، از آنجا که مالکين خانه معمولا اتاقهاي زير شيرواني را به فضاهايي مدرن تبديل ميکنند.
تير سرآزاد
مي توانيم تيرهاي سرآزاد را در روند ساخت چيزهايي مانند پنجرههاي برجسته، بالکن، پشت بام و آسمانه پيدا کنيم.
از آنجا که سازههاي ديگر تنها به يک سر از اين تيرها وصل ميشوند، تيرهاي سرآزاد معمولا از خود ساختمان بيرون ميآيند. تيرهاي سرآزاد فشار وارد شده را در طول سر آزاد خود توزيع ميکنند.
تير کلاف
تير کلاف در کار بنايي و در ديوارهاي سنگي، رسي، آجري يا سيماني به کار ميروند.
تير سقف يا کف اتاق
اينها گروهي از تيرها هستند که به صورت موازي قرار ميگيرند تا از ساختارهاي افقي مانند ايوان، کف اتاق يا سقف پشتيباني کنند.
سرتير
سرتيرها فشار را تحمل ميکنند و بر روي وروديهايي مانند درب و پنجره قرار ميگيرند و همچنين ميتوانند در هردوي ديوارهاي خارجي و ديوارهاي حامل قرار گيرند.
فولاد
فولاد فلزي است که از آهن و کربن درست ميشود. اين فلز بسيار محبوب است و در هر نوع پروژه ساخت و سازي به کار ميرود.
بتن
بساز و بفروشها و پيمانکاران از تيرهاي بتني پيش تنيده يا تقويت شده در چارچوب، کف اتاق يا سقف ساختمانها استفاده ميکنند.
اگرچه سيمان پرتلند در کارخانه تست شده و بعد از آن به بازار عرضه ميشود. ولي در ساخت و ساز بايد قبل از استفاده، از مرغوبيت آن مطمئن شويم.
کيفيت
آزمايش کيفيت سيمان پرتلند بايد به همان شيوه سيمانهاي رزنديل انجام گيرد. رنگ سيمان سفت شده در هواي آزاد بايد به صورت يک دست خاکستري مايل به آبي باشد و لکههاي زرد رنگ نماينگر سيمان پرتلند ضعيف است.
ملاتي که در آب ساخته ميشود بايد داراي لبههاي نازک باشد و اگر بعد از 24 ساعت ترکهايي را در لبههاي آن مشاهده کرديد، استفاده از آن در محيط هاي مرطوب نامناسب است و در غير اين صورت مي توان به آن اطمينان کرد. اين يک آزمايش بسيار ساده است و اگر قرار است سيمان پرتلند را در زير آب استفاده کنيد حتما بايد آن را انجام دهيد.
عيار
بدون شک سيماني که به خوبي سوزانده و به شيوهاي مناسب خرد ميشود در هنگام استفاده با ماسه بسيار قويتر است، چرا که هر چه ريزچههاي آن بهتر بتوانند ماسهها را احاطه کنند، توان سفت شدگي سيمان پرتلند هم بيشتر خواهد بود. همچنين سيماني که به خوبي خرد شده بهترين انتخاب براي استفاده است. سيمانهايي که به خوبي سوزانده و به شيوهاي مناسب خرد شدهاند بهترين ملاتهاي ممکن را در اختيار قرار خواهند داد.
اندازه گيري معيار، "درجه عيار سيمان توسط درصدي اندازه گيري ميشود که از سرندهايي با تعداد خاصي سوراخ در اينچ مربع رد نميشود." سيماني که از يک سرند با 2500 سوراخ با تنها 5 تا 10 درصد باقيمانده رد ميشود، مطمئنا براي هر سازهاي ميتواند بسيار مناسب باشد.
قدرت
مهمترين آزمايش سيمان مربوط به قدرت آن ميباشد. اين مرحله معمولا توسط آزمودن مقاومت کششي سيمان چه به صورت خالص يا به صورت مخلوط با ماسه انجام ميپذيرد.
اگرچه ملات سيمان پرتلند معمولا تحت فشار تراکمي قرار ميگيرد، مقاومت آن در برابر تراکم بسيار بيشتر از کشش ميباشد، تا جايي که سيمان در بسياري از اوقات با کششهاي ضعيف هم شکسته ميشود.
به شکل قالب درآوردن، روش آزمايش توان کششي سيمان يا ملات با استفاده از قالبي کردن سيمان يا ملات ميباشد و بعد از مدت زماني مشخص، از هم جدا شده و نيروي مورد نياز براي ايجاد شکستگي به دقت اندازه گيري ميشود. همانطور که از جانب جامعه مهندسين عمران توصيه شده است.
دستگاه آزمايش
دستگاههاي زيادي براي فروش وجود دارند، که مخصوص آزمودن سيمان ساخته شدهاند. ساختارهاي بنايي يک دستگاه آزمودن سيمان ميتواند توسط يک مکانيک و با هزينه حداقل ساخته شود.
اين دستگاه به اندازه نمونههاي پيشرفتهتر آن راحت يا دقيق نيست، اما براي استفادههاي عملي تا حد زيادي مناسب است. اين دستگاه اساسا از يک اهرم چوبي همسنگ شده ساخته ميشود که 3 متر درازا دارد، بر روي يک پين افقي کار ميکند، بين دو ميله پهن قرار داشته که 50 سانتي متر با هم فاصله دارند. بر روي بازوي دراز اين دستگاه يک چرخ دندهدار وجود دارد که وزن مشخصي را حمل ميکند.
فاصلههاي تکيه گاه به فوت و اينچ بر روي سطح اهرم و همچنين تاثير مربوط به هر وزن در هر نقطهاي ثبت ميشوند. بست نگهدارنده قالب از بازوي کوچک و به فاصله 45 سانتي متر تکيهگاه آويزان ميشود. بستهاي نگهدارنده از جنس چوب هستند و با استفاده از اتصالهاي کلويس به ترتيب به بازوي اهرم و صفحه زيرين وصل ميشوند. پين از جنس آهن بوده و سوراخهاي پين توسط واشرهاي آهني تقويت شدهاند.
زماني که به فشارهاي زياد نياز وجود دارد، وزنههاي بيشتر بر روي باز آويزان ميشوند. فشارهاي 3000 پوندي با استفاده از اين دستگاه به کار گرفته شدهاند.
در هنگام اضافه کردن بار بر روي قالب، توصيه ميشود که در مورد سيمان پرتلند از 0 شروع شده و با نرخ 180 کيلوگرم در دقيقه افزايش پيدا کند، و همچنين در مورد سيمان و ملات طبيعي از 0 شروع شده و با نرخ 90 کيلوگرم در دقيقه افزايش يابد.
يک آزمايش سنگين ممکن است توسط آويختن بستها از يک تيرک يا پايه و سپس آويزان کردن يک سطل يا جعبه از بست پاييني انجام شود، که در آن تا زمان شکستن قالب شن ريخته مي شود و سپس وزن آن حساب ميشود.
در تمامي کارهاي مهم مهندسي طبيعي است که پنجمين يا دهمين کيسه سيمان پرتلند را براي استحکام، کيفيت و قدرت آن امتحان کنند.
در هنگام ساختن پايه ستونها در ساختمانهاي معمولي، بهترين کار ممکن اين خواهد بود که ناظران ببينند تنها از محصولاتي با نامهاي معتبر استفاده ميشود و اينکه سيمانهاي داخل کيسهها پوسته نزدهاند.
در جاهايي که قدرت و مقاومت بسيار بالايي مورد نياز است، آزمونهايي دقيق بايد بر روي هر کدام از سيمانهاي مورد استفاده انجام شوند، چرا که حتي سيمانهايي که يک اسم دارند نيز ممکن است با همديگر متفاوت باشند.
رنگ سيمان پرتلند
از رنگ سيمان پرتلند ميتوان بعضي چيزها را در مورد آن فهميد، اما بايد با استفاده از آزمونهاي بيشتري براي تاييد صحت مشاهدات استفاده کرد، از آنجا که يک سيمان بد باز هم ممکن است رنگ خوبي داشته باشد.
سيمان پرتلند خوب بايد به يکي از رنگهاي خاکستري يا خاکستري مايل به آبي باشد.
رنگ قهوهاي يا خاکي مقدار بيش از اندازه خاک رس را مشخص ميکند و نامطلوب بودن سيمان پرتلند را نشان ميدهد، احتمال کوچک شدن و از بين رفتن آن بالا ميباشد.
پودر زمخت خاکستري مايل به آبي احتمالا آهک زيادي دارد و احتمال ترکيدن آن بسيار است. نسبت نامناسب سوزاندن مواد نيز عموما با رنگ زرد نمايان مي شود.
وزن
وزن سيمان پرتلند يکي از چيزهايي ميباشد که بايد گاهي اوقات به آن توجه ويژه داشت، اما از آنجا که هيچگاه چيز ثابتي نيست و نميتوان آن را دقيقا تعيين کرد، چندان نميتواند در تعيين ارزش سيمان موثر باشد.
هرچه سيمان خردتر شود حجيمتر خواهد شد و متعاقبا وزن کمتري خواهد داشت؛ همچنين سيماني که چندان زياد سوخته نشده است نسبت به سيمانهايي که به خوبي سوخته شدهاند وزن کمتري خواهند داشت. بنابراين وزن کمتر ميتواند نشانگر خرد شدن مناسب يا سوختن نامناسب باشد.
وزن سيمان پرتلند را بايد با استفاده از الک کردن آن در محفظهاي به ارتفاع 3 فوت (حدود 91 سانتي متر) و صاف کردن سطح آن اندازه گرفت.
اندازههاي به دست آمده به اين صورت را ميتوان به عنوان ميانگيني براي سيمانهاي معمولي به حساب آورد.
کارآيي
ملات زماني به بار نشسته است که به درجهاي از سختي رسيده باشد که بدون شکستن نتوان آن را تغيير داد، به عبارت ديگر زماني که انعطاف پذيري خود را به صورت کامل از دست داده باشد.
سيمانهايي که سرعت صفه شدن زياد دارند مخصوصا در سازههاي زير آب بسيار ارزشمند هستند.
آزمودن کارآيي، براي آزمودن فعاليت سيمان پرتلند در آب تنها آن را با مقداري آب تميز مخلوط کنيد (در دماي 343 تا 371 درجه سانتي گراد) تا خمير سفتي درست کنيد و دو يا سه قطعه با قطر 5 تا 7 سانتي متر و با قطر حدود يک ونيم سانتي متر درست کنيد.
به محض اينکه قطعات آماده شدند، آنها را در آبي با دماي حدود 20 درجه سانتي گراد قرار دهيد و به مقدار زمان سفت شدن دقت کنيد که براي نگه داشتن يک سيم 30 سانتي متري نياز دارد که به ترتيب داراي وزن هاي 120 و 1800 گرم ميباشد.
زماني که سيمان پرتلند وزن سبکتر را تحمل ميکند، ميگويند که به بار نشسته است؛ و زماني که وزن سنگينتر را تحمل ميکند، به اين معني ميباشد که کاملا به بار نشسته است. با اين حال، سيمانها پس از مدتي بسيار سختتر خواهند شد.
فعاليت سيمانها بر اساس مدت زماني اندازه گيري ميشود که در بين قرارگيري اولين وزن و اضافه کردن دومين وزن وجود دارد.
افزايش دما باعث ميشود که سيمان زودتر سفت شود در حالي که سرما باعث تاخير در اين فرآيند ميشود. معمولا سيمان پرتلند ميتواند سيم سنگينتر را در بازه دو تا پنج ساعت تحمل کند.
رايجترين نوع سيمانهاي مصنوعي سيمان پرتلند نام دارد
اولين سيمان پرتلند توسط جوزف آسپدين در ليدز، انگلستان ساخته شد که اختراع آن را در 21 اکتبر 1824 ثبت کرد. براي ساختن اين سيمان، وي از آهک پودر شده و مقدار خاصي از خاک رس استفاده کرد که آنها را با استفاده از آب مخلوط کرد تا خمير آن شکل بگيرد و سپس آن را در چندين تشت بزرگ آب زدايي کرد. بعد از اين مرحله، وي آنها را به قالبهاي مشخص برش داد و سپس در دماي بسيار زياد به صورت پودر درآورد.
نام پرتلند به خاطر اين حقيقت به اين نوع سيمان داده شد که زماني که آن را بر روي يک سطح صاف گسترده ميکردند مانند سنگهاي صيقلي پرتلند به نظر ميرسيد، که يکي از سنگهاي ساختماني در انگلستان بود.
از محصولاتي که سيمان پرتلند در ساخت آنها نقش دارد، تيرچه بتني و تيرچه کروميتاست. در اين محصولات نقش سيمان را نميتوان ناديده گرفت.
سيمان پرتلند به ترکيبي همگن نياز دارد که از نسبتهاي مناسبي از کربنات آهک، آلومينا، سيليکا و آهن تشکيل شده است. اين ترکيب بايد به اندازه کافي در معرض گرماي آنقدر بالايي قرار گيرد تا به آجر بسيار سخت شيشه شده، غليظ و سنگين تبديل شود و سپس با نيروي کافي خرد شود. نسبتهاي درست ترکيبات بالا به ندرت در يک سنگ طبيعي يافت ميشوند، بنابر اين به دست آوردن آهک و آلومينا از منابع مختلف و سپس مخلوط کردن آنها به صورت مصنوعي و در نسبتهاي مناسب ضروري ميباشد.در حال حاضر، بيشتر سيمان انگليس و بخش زيادي از سيمان آلمان به جاي سنگ آهک سخت از گچ ساخته ميشود. اين گچ در نسبتهاي مناسب با خاک رس مخلوط ميشود، سپس در دستگاه سوزانده شده و دوغاب آن توسط وسايل مصنوعي يا در زير نور خورشيد خشک ميشود. بعد از کار خشک کردن، مخلوط در حرارت بالايي سوزانده ميشود و به شکل سنگ پا درميآيد که به آن "سرباره" ميگويند. اين سرباره خشک، پودر و غربال ميشود و در نهايت به عنوان محصول نهايي مورد استفاده قرار ميگيرد.
کيفيت سيمان به کيفيت مواد خام، نسبت ترکيبات، درجه سوزانده شدن، درجه خرد شدن و نظارت دائمي و علمي بر روي جزئيات فرآيند ساخت بستگي دارد.
سيمان پرتلند آمريکايي
اولين سيمان پرتلند آمريکايي توسط آقاي ديويد او. سيلور در سال 1874 و در کوپلاي ساخته شد. از آن زمان چندين کارخانه در ايالات متحده ساخته شدند، و در سال 1894 در اين کشور 19 کارخانه وجود داشتند که نزديک به 700,000 بشکه سيمان ساختند؛ با اين وجود، اين مقدار تنها 18 درصد مقداري بود که وارد کشور ميشد. بيشتر سيمان پرتلند آمريکايي در حومه کوپلاي ساخته ميشود، و بزرگترين کارخانه سازنده آن سيمان اطلس ميباشد که اکنون نزديک به 1800 بشکه در روز توليد ميکند. همه کارخانههاي موجود در اين منطقه از فرآيند خشک کردن سنگ آهک رسي براي ساخت سيمان استفاده ميکنند.
مواد سازنده سيمان پرتلند که سنگ آهک و خاک رس است را ميتوان در بسياري از مناطق پيدا کرد به همين علت فرايند ساخت سيمان در همه جاي جهان قابل اجرا ميباشد.
چندين نوع سيمان پرتلند با استفاده از چندين آزمايش ثابت کردهاند که از لحاظ کيفيت فرقي با سيمانهاي ديگر ندارند، و نتايج حاصل از استفاده آنها در بسياري از عظيمترين کارهاي مهندسي و همچنين بسياري از ساختمانهاي بزرگ کاملا رضايت بخش بوده است. موج شکنها با استفاده از سيمان پرتلند ساخته شدند و تاکنون از پس شديدترين آزمونهاي طبيعي برآمدهاند.
سيمان پرتلند خوب در مقايسه با سيمانهاي طبيعي به آرامي سخت ميشود، اما از لحاظ قدرت نهايي از آنها بسيار بالاتر است.
"سختي سيمان پرتلند با شکل گيري مواد معدني به گونهاي از سنگهاي بلورين ايجاد ميشود، که با زئوليتها قابل مقايسه است".
به دليل هزينههاي بيشتري که در ساخت سيمان پرتلند به کار ميروند، قيمت بازاري آن تقريبا سه برابر قيمت سيمان رزنديل است، اما از آنجايي که قدرت بيشتر براي چيزهايي مانند ستونهاي آجري يا سنگي يا پايههاي بتني مورد نياز ميباشد، سيمان پرتلند هميشه بايد نسبت به سيمانهاي ديگر ارجحيت داشته باشد.
در ساخت خانه تيرها و شاهتيرها نقش اساسي در استهکام آن ايفا ميکنند و بايد طبق نقشه و با دقت کامل در جاي خود قرار داده شوند. در اين مقاله ميتوانيد چگونگي ساخت شاهتيرها جهت استفاده در ساخت و ساز را با توجه به آييننامههاي بين المللي ساختمان سال 2012 را ياد بگيريد. چگونگي قرارگيري دقيق آنها، استفاده کامل از ظرفيت آنها و محکم کردن آنها براي استفاده مداوم را ياد بگيريد. با رعايت اصول ساخت ميتوان از تمام توان تيرها و شاهتيرها استفاده کرد و با قرار دادن اجزاء ساختمان مانند شاهتيرها، تيرها و ديوارها مطابق طرح تصويب شده از اشکالات بعدي جلوگيري کرد.
شاهتيرهاي عرضي به گونهاي قرار داده ميشوند که تيرچههاي کف به طور مستقيم در بالاي آنها قرار ميگيرند. آنها معمولا داراي ارتفاع مشابهي با حفرههاي تحت فشار هستند. شاهتيرهاي عرضي معمولا نياز به تنظيمات کمي متفاوت در تراز پي و پايه دارند. از تراز پي تا انتهاي اين شاهتيرها بايد قطعاتي برش داده شده و متصل شوند. پلهايي در اين تراز بايد ساخته شود به طوري که بالاي آنها داراي فاصلهاي به اندازه ضخامت اين پلها در زير تيرچهها همچنين تنها راه عملي براي تقويت سيستمهاي کف ضعيف هستند. با آنها مي توان از استقامت کف اطمينان داشت.
تيرهاي مسطح به گونهاي ساخته ميشوند که بالاي آنها به طور مسطح در تراز تيرچههاي کف قرار بگيرد. اين نوع شاهتير نيازمند آن است که در تراز پي بر پايه ديوارها متصل شود. اين همچنين نيازمند يک نوار يا آويز کف است تا به صورت دائمي اتصال برقرار کند. آگاه باشيد، در حالي که ما ترجيح ميدهيم از مدل نواري استفاده کنيم (که مورد تائيد آيين نامه بين المللي ساختمان 2012 است) آنها در برخي از مناطق استفاده نمي شوند. مدل آويز کف نيز يک الزام براي تمام تيرهاي مسطح در سيستم هاي کف مهندسي ساز هستند.
اين خيلي ساده است که موقعيت قرارگيري تيرها را با محل ديوارهاي باربر مقايسه کنيد. آنها بايد دقيقا مطابق يکديگر باشند. توجه داشته باشيد که حتي تغييرات جزئي در موقعيت ديوارها بايد در محل قرارگيري شاهتيرها نيز اعمال شود. با وجود اينکه آيين نامهها کمي خروج از مرکزيت بين تيرها و ديوارها را مجاز ميدانند، ما آن را به طور کامل توصيه نميکنيم.
تا جايي که ممکن است شاهتيرها را با استفاده از شاغول به طور مستقيم قرار دهيد. اين کار بسيار ساده است. به هيچ وجه از روش ديگري استفاده نکنيد، مگر اينکه کاملا از روش خود مطمئن باشيد.
نسل جديد اتصالات تحت عنوان پيچ و مهره TimberLok وجود دارند. آنها سازگار با آيين نامه هستند و داراي قدرت اتصالهاي مختلفي ميباشند. آنها همچنين به راحتي ميتوانند توسط يک راننده باتجربه به خانه شما حمل شوند. اگر فقط از گيرهها براي اتصال استفاده ميکنيد، از تعداد زيادي از آنها استفاده کنيد؛ حداقل يک ستون از چهار مورد به ابعاد 2 × 12 به فاصله شانزده اينچ در هر لايه استفاده کنيد. تمام تيرهاي LVL بيش از دو لايه بايد به يکديگر پيچ شوند.
مقدار آب مهمترين عامل است که بر کيفيت بتن تازه تاثير ميگذارد. قابليت کارکرد، اغلب اندازهگيري توانايي جريان بتن تازه در بين حفرهها و چگونگي فشرده شدن بتن بعد از سخت شدن است .
اگر مقدار آب در بتن تازه مناسب باشد، قابليت جريان بهتر و فشردهسازي بهتر خواهد داشت. در حالي که آب بيشتر قابل توجه است، اما اين هم اثرات مضر نيز دارد. زيرا هنگامي که محتواي آب افزايش مي يابد با همان ميزان احتمال تفکيک و خراب شدن بتن نيز افزايش مييابد.
براي يک بتن همگن مناسب نکات زير را در نظر بگيريد در حالي که ارزيابي محتواي آب از طريق نسبتهاي مخلوط را ارزيابي کنيد.
1. تقريبا آن مقدار آب را در نظر بگيريد که براي پر کردن حفرههاي درون ذرات نياز خواهد بود.
2. آن مقدار زيادي را که بر روي سطح ذرات جذب خواهد شد برداريد.
3. مقداري آب اضافي نيز در نظر بگيريد که ذرات شن، سيمان و سنگ دانهها آنرا جذب ميکند.
اگر تنها مقدار زيادي آب به بتن در طول مخلوط کردن اضافه شود، احتمال تفکيک به حداقل ميرسد.
مقدار آب در بتن پيشساخته و قابليت کارکرد بتن
مقدار آب مهم ترين عاملي است که بر کيفيت بتن پاشيده شده تاثير ميگذارد. قابليت کارکرد اساسا معياري است براي اينکه چگونه جريان بتن تازه در بين حفرهها جريان مييابد.
اگر بتني قابليت کارکرد کمتر از حد معمول داشته باشد، بتن به راحتي به حفرهها وارد ميشود و در صورتي که قابليت کارکرد بتن زياد باشد، بتن در وزن همه حفرههاي خالي پر نميشود. و در عوض ، حفرههاي زيادي در بتن باقي ميماند که مقاومت بتن را کاهش ميدهد.
اگر مقدار آب در بتن تازه بيشتر از اين باشد به بتن، توانايي جريان بهتر، سهولت دستکاري و جابجايي و همچنين يک بتن فشرده تشکيل شده که پس از سخت شدن استحکام زيادي خواهد داشت. اين نشان ميدهد که بالاتر بودن مقدار آب براي بتن پاشيده شده، قابلتوجه است. اما ميزان بالاي آب هم اثرات منفي نيز دارد.
هنگامي که محتواي آب در بتن تازه افزايش مييابد با همان نسبت شانس تفکيک و از هم گسستگي بيشتر ميشود.
دليل شکنندگي در بتن
اين به اين دليل است که زماني که مقدار آب در بتن افزايش مييابد نسبت به جريان بازدهي بتن افزايش مييابد. در حال حاضر وقتي جريان بتن افزايش مييابد در نتيجه چگالي بتن کاهش مييابد و هنگامي که اين امر رخ ميدهد، سنگ دانههاي سنگين به سطح بالايي بتن و در نتيجه توزيع غير يکنواخت قدرت در سطح مقطع بتن روي ميدهد.
راهحل براي برطرف کردن تنفس در بتن
براي يک بتن همگن مناسب نکات زير را در هنگام ارزيابي محتواي آب با استفاده از نسبتهاي مخلوط در نظر بگيريد.
1. حداقل مقداري آب اضافه کنيد، که براي پر کردن حفرههاي درون ذرات نياز خواهد بود.
2. يک مقدار اضافي نيز احتياج خواهد بود که بر روي سطح ذرات جذب خواهد شد.
3. مقداري آب اضافي نيز برداريد که ذرات شن، سيمان و سنگ دانهها آنرا جذب کنند.
4. اگر تنها مقدار مناسبي آب به بتن در طول مخلوط کردن اضافه شود، احتمال تفکيک و گسستگي به حداقل ميرسد.